Samira > Recent Status Updates

Showing 1-30 of 95
Samira
Samira is starting قلعۀ مالویل
و به راستی که حیف!
آدم می‌بایست با توجه بیشتری به زندگی، زندگی کند، چون عمر چندان دراز نیست.
Dec 13, 2025 01:50PM Add a comment
قلعۀ مالویل

Samira
Samira is starting قلعۀ مالویل
آدم با چیزهایی که مایه‌ی حیاتش هستند خو می‌گیرد، چندان که با آن‌ها خودمانی می‌شود و آنها را جزو حتمیات می‌انگارد.
و این درست نیست؛
هیچ چیز را برای همیشه نمی‌دهند و همه‌چیز زوال‌پذیر است.
Dec 13, 2025 01:49PM Add a comment
قلعۀ مالویل

Samira
Samira is on page 359 of 613 of بر باد رفته - جلد دوم
تا اینجا “اشلی” من رو به یاد فرهاد توی سریال شهرزاد می‌ندازه، و “رت باتلر” یاد قباد! 🤭
Sep 19, 2025 02:56PM Add a comment
بر باد رفته - جلد دوم

Samira
Samira is on page 470 of 680 of بر باد رفته - جلد اول
همینکه رت باتلرِ جذاب و بامزه گفته:

همیشه این را از من به خاطر داشته باش:”
هر وقت فرصت یک تجربه‌ی تازه به میان آمد به سراغش برو!
این تجربه‌ها فکر آدم را باز می‌کند.”
Jul 06, 2025 05:13AM Add a comment
بر باد رفته  - جلد اول

Samira
Samira is 27% done with مدرک
از خوندن این زن
اگه بخوام مثل خودش ساده بگم،
واقعا کیف می‌کنم.✨
May 29, 2025 06:26AM Add a comment
مدرک

Samira
Samira is starting و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می‌شود
تقریبا همه آدم بزرگا پر از حسرت خداحافظی‌هایی‌اند که آرزو می‌کنن کاش می‌تونستن برگردن عقب و بهتر اداش کنن.
May 10, 2025 02:56PM Add a comment
و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می‌شود

Samira
Samira is on page 45 of 448 of Time to Love: Tausche altes Leben gegen neue Liebe
When people talk about loss, they always say you'll never be the same, that it will change you, leave a hole in your life…. But when you lose somebody you love, you don't lose everything they gave you. They leave something with you.
May 02, 2025 03:37AM Add a comment
Time to Love: Tausche altes Leben gegen neue Liebe

Samira
Samira is on page 45 of 448 of Time to Love: Tausche altes Leben gegen neue Liebe
‏ Sometimes a switch is exactly what you need.
Apr 02, 2025 09:37AM Add a comment
Time to Love: Tausche altes Leben gegen neue Liebe

Samira
Samira is on page 54 of 602 of داستان کودک گمشده
«ما در چه بی‌نظمی‌ای زندگی می‌کردیم، چقدر تکه‌پاره‌های وجودمان پخش ‌و‌ پلا شده بودند، انگار زندگی منفجر شدن و‌ تبدیل شدن به تکه‌های ریز بود.»
Mar 02, 2025 12:54PM Add a comment
داستان کودک گمشده

Samira
Samira is on page 400 of 464 of شور زندگی
نمی‌دونم به ونسان بخندم یا براش گریه کنم!
آخه دیوانه چو دیوانه ببیند، خوشش آید.
Feb 28, 2025 10:59AM Add a comment
شور زندگی

Samira
Samira is 79% done with اتاق شماره ۶ و چند داستان دیگر
سعادت حقیقی بدون گوشه‌گیری و تنهایی امکان‌پذیر نیست.
Feb 23, 2025 07:28AM Add a comment
اتاق شماره ۶ و چند داستان دیگر

Samira
Samira is on page 255 of 464 of شور زندگی
حتی کوچک‌ترین لحظه‌ی این زندگی را دوست می‌داشت. ✨
Feb 19, 2025 01:57PM Add a comment
شور زندگی

Samira
Samira is on page 164 of 464 of شور زندگی
« در دنیا مردمی لامذهب‌تر، سنگدل‌تر و دنیاپرست‌تر از کشیش‌ها یافت نمی‌شوند.»
Feb 16, 2025 12:34PM Add a comment
شور زندگی

Samira
Samira is on page 149 of 464 of شور زندگی
آه، قلبم برای عاشقانه‌‌های ونسان به کِی 💓

‎“عشق نمک زندگی بود. عشق باید باشد تا بتوان طعم عمر را چشید…”
Feb 16, 2025 11:32AM Add a comment
شور زندگی

Samira
Samira is on page 86 of 464 of شور زندگی
چقدر این صفحاتش من رو یاد ژرمینال می‌ندازه…😥
Feb 13, 2025 09:22AM Add a comment
شور زندگی

Samira
Samira is 65% done with اضطراب موقعیت
گاهی فکر می‌کنم دارم کتاب تاریخ و تعلیمات اجتماعی مدرسه رو می‌خونم! 🙃

از اسپویل‌های زیاد که بگذریم این سوال برام پیش میاد که دقیقا کدوم قسمت کتاب رو خودش نوشته؟!
Feb 12, 2025 12:37PM Add a comment
اضطراب موقعیت

Samira
Samira is on page 66 of 464 of شور زندگی
دلِ آدمی حتی در نشاط احساس غم می‌کند…
Feb 11, 2025 01:57PM Add a comment
شور زندگی

Samira
Samira is 47% done with اضطراب موقعیت
حالا چرا اینقدر رمان‌های دیگه رو اسپویل می‌کنه! 🫤
Feb 08, 2025 12:57PM Add a comment
اضطراب موقعیت

Samira
Samira is 25% done with از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم
👀!آقای موراکامی در ۳۳ سالگی‌ دویدن رو‌ شروع کردن. آیا این نشانه‌ای برای من نیست؟
که در حالی که دارم ماه‌های آخر ۳۳ سالگی رو زندگی می‌کنم و مطالعه‌ی این کتاب رو شروع کردم، دویدنِ روزانه رو به طور جدی‌تر به زندگی‌م راه بدم…🙃
Jan 07, 2025 08:53AM Add a comment
از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم

Samira
Samira is on page 661 of 723 of مرگ قسطی
بچه‌ها مثل سال‌های زندگی‌اند،
می‌روند
و دیگر هیچ‌وقت نمی‌بینی‌شان.
Oct 22, 2024 11:05AM Add a comment
مرگ قسطی

Samira
Samira is on page 121 of 723 of مرگ قسطی
حالا اگه از مریضی و تب و توهم‌ها و این‌همه ماجراهای درهم و برهم چیزی نمی‌نوشت هم اوکی بود. لعنتی این توصیفات یه جوری‌ان که با خوندنشون انگار خودت مریض شدی! 😵‍💫
Sep 24, 2024 01:57PM 7 comments
مرگ قسطی

Samira
Samira is on page 122 of 331 of My Brilliant Friend (Neapolitan Novels, #1)
تا اینجا که “دوستی خاله خرسه” بوده!
Sep 24, 2024 01:42PM Add a comment
My Brilliant Friend (Neapolitan Novels, #1)

Samira
Samira is 66% done with در غرب خبری نیست
درسته که این کتاب رگه‌های طنز داره و گاهی منو می‌خندونه اما غمش هم کم ‌زخمی‌م نکرده!
‏تو گویی خودم یه تنه رفتم سربازی و وسط معرکه‌ی جنگ و خون‌ریزی گیر افتادم…
Aug 30, 2024 01:39PM Add a comment
در غرب خبری نیست

Samira
Samira is starting در غرب خبری نیست
ما می‌مانیم و فشفشه‌ها، صفیر گلوله و خمپاره‌ها و ستاره‌ها_ و ستاره‌ها چه قشنگ چشمک می‌زنند!

تا اینجا که خیلی از قلمت خوشم اومده آقای اریش ماریا رمارک.
Aug 27, 2024 09:26AM Add a comment
در غرب خبری نیست

Samira
Samira is 35% done with در غرب خبری نیست
لحظاتی که ماسک زده بودی تا از گاز مرگ‌آور در امان بمونی، از خفگی و فشاری که حس می‌کردی دردم گرفت.پس چشمام رو بستم و‌ آگاهانه چندتا نفس عمیق کشیدم.بعدش با طنزت خندیدم و شرمم اومد که چطور وسط این معرکه‌ی جنگ و‌ خون‌ریزی دارم می‌خندم
Aug 27, 2024 09:20AM Add a comment
در غرب خبری نیست

« previous 1 3 4
Follow Samira's updates via RSS