Mojtaba Ba > Recent Status Updates

هوای گریه داشتم، اما دلم از بیابان نیز خشک‌تر بود.

نه، دیگر خیلی دیر شده. از زندگی جز دیدن تو هیچ چیز نمی‌خواهم. اما حرفم را بشنو ترکم کن، وکرنه در کنار من نابود خواهی شد.

....عشق یعنی چیزی را به اتفاق بنا کردن.

و آنچه مرا مجذوب تو کرد، نوع نگاه کردنت به من بود. نه زیبایی‌ات.

ولی چه باید کرد، باز هم نحوست بر همه‌ی ما شبیخون زد.

ناصرالدین شاه به اتابک اعظم: از آن راه به خدا نمی‌رسی؛ به خانه‌ی خدا شاید.

ولی انسانی که به نفرین خودآگاهی گرفتار شده، باید در جهان هستی بی‌پناه بماند.

ولی انسانی که به نفرین خودآگاهی گرفتار شده، باید در جهان هستی بی‌پناه بماند.

اما قدرنشناسی بیش‌تر از حدی که تصورش رو بکنید رواج داره.

سپس نشست و دستانش را روی پاهایش گذاشت و آنقدر از دنیا راضی بنظر می‌رسید که گویی در خلقت آن از او مشورت گرفته بودند.

کومونیستی یا غیر کومونیستی اگر چیزی به نفعت تمام شود چیز بدی نیست.

آدم حسابی‌ها یک جاها‌یی بد دردسرند.

ادای هر چیزی را که در بیاوری کم‌کم همان شکل می‌شوی.

خدا این دنیا رو خلق کرد، اما اونطوری نساخته که واسه همه جای راحتی باشه.

به یاد داشته باش که در زندگی زناشویی خوب،سعادت مطرح نیست، پابرجا بودن اهمیت دارد.

هجوم سیل آسای روزها را تحمل می‌کردند. روزهایی که دیگر نمی‌شد جلویشان سدی بر پا کرد.

تمام سعی و کوشش خود را به کار می‌برد تا به مردی تبدیل بشود که قبل از برخورد مهلک عشق بود.‌

در تنهایی قلب خود ایمان داشت که هیچ‌کس در این جهان، در سکوت هرگز مثل خود او، عاشق نبوده است.

اگر او واقعیت زندگی‌اش را برای همه تعریف کرده بود، نه تو و نه آن زن بیچاره و نه هیچ‌کس دیگر در اینجا آن‌طور که دوستش داشتند، دوستش نمی‌داشتند.

بهترین آرزوها را برایت دارم و امیدوارم که خوشبخت بشوی، البته اگر خوشبختی وجود داشته باشد. من فکر نمی‌کنم خوشبختی وجود داشته باشد. اما دیگران این طور فکر می‌کند و هیچ کس نگفته که حق با دیگران نیست.

متوجه شدم که نوشته‌ام اتاق ما، چون تا مدتی توی آن اتاق من و او خوشبخت ترین آدمهای دنیا بودیم. اگر چیزی به اسم خوشبختی وجود داشته باشد، همان زندگی ما بوده. فقط مدتش کوتاه بود. معلوم است که عمر خوشبختی کوتاه است، این را همه می‌گویند.

دنیا پر است از این جور پسر ها که بی‌هدف این طرف و آن طرف می روند و نمی فهمند چطور پیر می‌شوند. خیال می‌کنند هیچ وقت پیر نمی شوند و همیشه هینجور می‌مانند؛ بدون خانه، بدون خانواده، بدون کار مشخص، بدون هیچ چیز؛ با دو تکه لباس و همین. آن ها هیچ وقت جوانی نکرده‌اند.

یکی از عیب‌هایم این بود که نمی‌توانستم درجا جواب آدم‌ها را بدهم…

ممکن است که من منکر چیزی باشم، ولی لزومی نمی‌بینم که آن را به لجن بکشم یا حق اعتقاد به آن را از دیگران سلب کنم.

به هر حال مالیات بر گناه بستن خیلی بهتر است تا کفاره از ثواب گرفتن.

همیشه آزادی یکی به ضرر دیگری تمام می‌شود. این مطلب کسل کننده است ، اما این مطلب هست.

دنیا به این صورت که ساخته شده قابل تحمل نیست. برای همین است که من احتیاج به ماه دارم، یا به خوشبختی، یا به عمر ابدی؛ به چیزی که شاید دیوانگی باشد اما مال این دنیا نباشد.

- پیدا کردنش مشکل بود.
- پیدا کردن چی؟
- پیدا کردن آنچه می‌خواستم.

پارسال زنم مرد. اول خیلی گریه کردم، بعد از یادم رفت. حالا هم گاه‌گاهی غصه‌ام می‌شود. اما روی‌هم رفته چیز مهمی نیست.

اون گفت تا حالا هیچ وقت یک مرد رو نبوسیده،حالا می‌خواد لااقل یک سیاه رو ببوسه.