Farhad > Recent Status Updates

Showing 1-30 of 153
Farhad
Farhad is on page 30 of 190 of آخرین روز یک محکوم
آیا این بدبختان هرگز به این مسئله مهم و جانگداز توجه کرده‌اند که کسی را که محکوم به اعدام می‌کنند، دارای فکر و ادراکی است که پابند زندگی است، روحی دارد که هرگز آماده برای مرگ نیست؟ خیر، خیر ایشان در همه این تشریفات بجز فرود آمدن کارد بران و سه گوش گیوتین چیزی نمی‌بینند و جز به این فکر که محکوم ناگزیر از مرگ است و آغاز و انجامی غیر از مرگ ندارد نمی‌اندیشند.
Jun 19, 2024 10:27AM Add a comment
آخرین روز یک محکوم

Farhad
Farhad is on page 195 of 209 of در غرب خبری نیست
مردم زبان ما را نخواهند فهمید - چون نسل پیش از ما گرچه در کشاکش جنگ با ما شريك بود ولی پیش از آن خانه و زندگی و کار پیشه‌ای به هم زده بود. آن نسل به سر کارش برمی‌گردد و جنگ را فراموش می‌کند و نسلی که بعد از ما رشد کرده است با ما بیگانه و نا آشناست و ما را از خود خواهد راند. ما آن قدر سطحی و بیمایه شده‌ایم که حتی به درد خودمان هم نمی‌خوریم.
Jun 17, 2024 01:59AM Add a comment
در غرب خبری نیست

Farhad
Farhad is on page 195 of 209 of در غرب خبری نیست
راستی که با چنین جنایاتی خونین چقدر نوشته‌ها و اندیشه‌های بشر باطل و بی اساس جلوه می‌کند. آنجا که فرهنگ و تمدن هزاران ساله بشر نتوانسته باشد جلو این رودهای خون را بگیرد و صدها هزارها کانون شکنجه را از بین ببرد پس هر چه می‌گویند و می‌کنند دروغ و بی‌ارزش است. تنها یکی از بیمارستان‌ها برای نشان دادن چهره مخوف جنگ کافی است.
Jun 14, 2024 02:45PM Add a comment
در غرب خبری نیست

Farhad
Farhad is on page 166 of 209 of در غرب خبری نیست
يك فرمان نظامی این انسان‌های ساکت و آرام را دشمن ما کرده است و فرمان دیگری می‌تواند آنها را دوست ما کند. بر سر میزی چند نفر که ما آنها را نمی‌شناسیم ورقه‌ای را امضا کردند و سالیان دراز آدم‌کشی و جنایت را برجسته‌ترین شغل و هدف زندگی ما ساختند. همان جنایتی که همه مردم دنیا محکومش می‌کردند و آن را مستحق شدیدترین مجازاتها می‌دانستند
Jun 13, 2024 11:48AM Add a comment
در غرب خبری نیست

Farhad
Farhad is reading دوست بازیافته
اعتقادم این بود که پیش از گفت و گو با هر آلمانى باید درباره ى گذشته او مطمئن شد. از کجا معلوم که مخاطب شما دستش به خون دوستان و خویشاوندانتان آلوده نباشد؟
Jun 13, 2024 04:00AM Add a comment
دوست بازیافته

Farhad
Farhad is on page 55 of 209 of در غرب خبری نیست
وقتی به طرف جبهه راه می‌افتیم سربازهای معمولی هستیم که خلق و خوی آدمها را داریم - اما همچه که پا به میدان جنگ می‌گذاریم یکباره تبدیل به حیوانی می‌شویم باغریزه حیوانی
Jun 04, 2024 04:36PM Add a comment
در غرب خبری نیست

Farhad
Farhad is on page 36 of 209 of در غرب خبری نیست
بشر طبعاً حيوان وحشی است. چیزی که هست روی طبیعتشو رنگ تمدن مالیده
Jun 03, 2024 03:04PM Add a comment
در غرب خبری نیست

Farhad
Farhad is on page 25 of 209 of در غرب خبری نیست
آن روز روح هیچ کدام از ما خبردار نبود که به چه راهی قدم می‌گذاریم. فقیر و بیچاره‌ها از بقیه داناتر بودند آنها خوب می‌دانستند که جنگ جز بدبختی عاقبت دیگری ندارد و مزه بدبختی را هم که حسابی چشیده بودند.

کانتورکها زیادند صدها و هزارها كانتورك هستند که خیال می‌کنند راه درست فقط یکی‌ست و آن هم همان است که آنها می‌دانند.
بله همین خیالهاست که زندگی ما را به لجن و کثافت کشیده.
Jun 03, 2024 10:04AM Add a comment
در غرب خبری نیست

Farhad
Farhad is on page 87 of 141 of تندباد
تنها چیزِ با اهمیت در این سرزمین رنگ است. جنس و سن به شمار نمی‌آیند. وقتی سفیدها من را توی خیابان می‌بینند پیرزن نمی‌بینند، اول یک تنِ سیاه می‌بینند، یک صورتِ سیاه و دست‌های سیاه، بعد برای شناساییِ موجودی که از کنارشان رد می‌شود دنبال نشانه‌هایی برای تشخیص سن یا جنسش می‌گردند. در درجه‌ی اول من سیاهم. بله، هونت استیلسون. تمام آن‌هایی که این‌جا می‌بینم همه سیاه و بیچاره‌اند. سیاه‌ها مثل همیشه روی هم ریخته‌اند.
Jun 03, 2024 09:37AM Add a comment
تندباد

Farhad
Farhad is on page 136 of 216 of همزاد
Apr 03, 2024 03:40PM Add a comment
همزاد

Farhad
Farhad is on page 110 of 216 of همزاد
Apr 01, 2024 08:33AM Add a comment
همزاد

Farhad
Farhad is on page 175 of 207 of بیچارگان
بعضی وقتها لحظاتی پیش می‌آید که خوشحال می‌شوم تنها بمانم - تنها بمانم و در غم خودم فرو بروم، در افسردگی‌ام، بی‌آنکه احساسم را با کسی قسمت کنم - و چنین لحظاتی حالا هرچه بیشتر به سراغم می‌آیند. در خاطراتم چیزی هست که برایم توضیح ناپذیر است، چیزی که مرا به طور غریزی به خودش جذب و جلب می‌کند و چنان نیرومند است که ساعت‌های متمادی همه چیز را فراموش می‌کنم، به چیزهای دور و برم بی اعتنا می‌شوم، و از زمان حاضر غافل می‌شوم.
Mar 24, 2024 11:59AM Add a comment
بیچارگان

Farhad
Farhad is on page 53 of 308 of پرنده به پرنده: درس‌هایی چند دربارهٔ نوشتن و زندگی
ای.ال.دکتروف زمانی گفت که« نوشتن یک رمان شبیه راندن یک ماشین در شب است. شما فقط آن مقدار را می‌توانید ببینید که چراغ‌های جلو ماشینتان روشن می‌کند، با این حال می‌توانید کل سفر را به همین طریق انجام دهید.» شما لازم نیست جایی را که عازمش هستید ببینید، لازم نیست مقصد یا همه چیزهایی را که در طول راه از کنارشان می‌گذرید ببینید. فقط باید نیم‌متر یا یک‌متر جلوتر از خودتان را ببینید.
Mar 23, 2024 05:34AM Add a comment
پرنده به پرنده: درس‌هایی چند دربارهٔ نوشتن و زندگی

Farhad
Farhad is on page 31 of 308 of پرنده به پرنده: درس‌هایی چند دربارهٔ نوشتن و زندگی
نوشتن چیزهای زیادی برای دادن و بخشیدن و عطا کردن دارد، چیزهای زیادی برای آموزاندن دارد، و نیز چیزهای زیادی برای غافلگیری و شگفت زده کردن. آن کاری که شما خودتان را مجبور به انجام دادنش می‌کنید - عمل عینی و فیزیکی نوشتن ـ اتفاقاً بهترین قسمت کل این فرایند از کار در می‌آید.
Mar 22, 2024 09:00AM Add a comment
پرنده به پرنده: درس‌هایی چند دربارهٔ نوشتن و زندگی

Farhad
Farhad is reading شب‌های روشن
خدای من، یک دقیقه‌ی تمام شادکامی! آیا این نعمت برای سراسر زندگی یک انسان کافی نیست؟
Mar 18, 2024 06:42AM Add a comment
شب‌های روشن

Farhad
Farhad is on page 25 of 408 of داستایفسکی: جدال شک و ایمان
وصف سریع و اجمالیِ ویژگی‌های ظاهری کار او نیست. داستایفسکی نمی‌تواند گذری کند و تنها نظری بیفکند. تعداد شخصیت‌های داستانی او یا دست کم آنهایی که به یاد ما می‌مانند، به نسبت حجم آثارش بسیار اندک است. اما در عوض هر یک از این شخصیت‌ها آنچنان در تصور پرورش یافته است که گویی نویسنده، عمری در انزوا، صرف تأمل در روح و روان او کرده است. عمق شگفت‌انگیز دید او تنگی میدان بیناییش را به کمال، و بل بیش از آن، جبران می‌کند.
Feb 23, 2024 02:03PM Add a comment
داستایفسکی: جدال شک و ایمان

Farhad
Farhad is on page 130 of 192 of آشیانه اشراف
اندوهی در قلبش بود، ولی نه سنگین و کُشنده.
چیزهایی بود که افسوس‌شان را بخورد،
ولی هیچ‌چیز شرمسارش نمی‌کرد.

لحظاتی و احساساتی در زندگی هست که
تنها باید اشاره‌ای به آن‌ها کرد و از کنارشان گذشت.
Feb 21, 2024 10:30AM Add a comment
آشیانه اشراف

Farhad
Farhad is on page 130 of 192 of آشیانه اشراف
گاه چنین اتفاق می‌افتد که دو آشنای نه‌چندان نزدیک در چند لحظه، سریع و ناگهانی، باهم احساس نزدیکی می‌کنند و علم به این نزدیکی در نگاه‌هایشان، در لبخندهای دوستانه و نامحسوسشان و در تمام حرکاتشان بازتاب می‌یابد.
Feb 11, 2024 03:34PM Add a comment
آشیانه اشراف

Farhad
Farhad is on page 84 of 180 of دلتنگی ها و پرسه ها
دلتنگ مباش، بزودی شب از راه می‌رسد،
آنگاه خواهیم دید ماهِ سرد و سربی را
که بر فراز گندمزارِ پریده‌رنگ آهسته می‌خندد،
و ما دست در دستِ یکدیگر، آرام خواهیم غنود.

غمین مباش همسفر زمان آن خواهد رسید
که آرام گیرد تپش‌های قلبِ خسته‌مان
صلیب‌های کوچک‌مان روزی
در کنار هم،
در کناره‌ی جاده برافراشته می‌شوند،
باران می‌بارد،
برف می‌بارد،
و باد می‌وزد،
بر گورهای متروک و از یاد رفته‌مان.
Feb 06, 2024 02:34PM Add a comment
دلتنگی ها و پرسه ها

Farhad
Farhad is on page 85 of 168 of رودین
همیشه هم اشک‌ها مایه‌ی خیر نمی‌شوند. آن‌ها وقتی شفابخش و سرورانگیزند که قبل از فرو ریختن مدت زیادی در سینه بجوشند و سپس فرو ریزند. اول بسیار شدیدند، ولی رفته‌رفته آرام‌تر و شیرین‌تر می‌شوند و خستگی گنگ و ملال‌آور ما را می زدایند... ولی هستند اشک‌هایی که سردند، اشک‌هایی که با خسّت فرو می‌ریزند و قطره قطره مثل بار گرانی بی‌حرکت بر قلب سنگینی می‌کنند و از دل بیرون می‌تراوند، بی‌آن‌که نشاطی ببخشند یا تسکین بدهند
Jan 30, 2024 04:17PM Add a comment
رودین

Farhad
Farhad is on page 84 of 180 of دلتنگی ها و پرسه ها
همچون آفتاب نیمروزی که بین صبح و شام مردد است، زندگی من نیز بین شوق پرسه زدن و ولگردی از یک طرف، و غم غربت از طرف دیگر، سرگردان است. شاید روزی برسد که از رفتن به جاهای دور و سفرهای طولانی اشباع شده باشم، آنگاه دیگر بی‌آنکه نیازی به سفر باشد، در خاطره‌هایم سفر خواهم کرد. شاید خانه‌ی دنج و دوست داشتنی‌ام را نیز روزی در درونم بیابم
Jan 30, 2024 04:16PM Add a comment
دلتنگی ها و پرسه ها

Farhad
Farhad is on page 85 of 168 of رودین
عشق! همه چیزش مرموز است: از به وجود آمدن و بسط یافتنش گرفته تا از بین رفتنش. یا به وضوح مثل یک بامداد نشاط انگیز ناگهان تجلی می کند، یا مدتی مثل آتش زیر خاکستر سوسو می‌زند و همین که همه چیز تمام شد تازه راه خودش را در روح آدمی باز می‌کند؛ گاهی مثل ماری در قلب آدمی می‌خزد و گاهی دفعتاً آن
را رها می‌کند و بیرون می رود... بله بله این مسئله مسئله ی مهمی است. در روزگار ما کیست که عاشق شود و کیست که یارای عاشقی داشته باشد؟
Jan 25, 2024 03:55PM Add a comment
رودین

« previous 1 3 4 5 6
Follow Farhad's updates via RSS