Leila > Recent Status Updates

نمایشنامه‌هایی که دهه 40 نوشته شدن خیلی به واقعیت فعلی نزدیکن
:))))))))))

دوسش ندارم، اصلا جالب نیس🦦

سوالم اینههه واقعاا چرا برای جلوگیری از فاجعه‌های انسانی هیچ‌کاری نکردن و نمی‌کنن؟

خوشم نیومد🦦

چراااا یهو آخرش این همه اتفاق رو شد
اولش آروم آروم بود آخرش دیگه خیلی رو دور تند بود

دو نمایشنامه اول رو خوندم
نمایشنامه اول:ضیافت
خسته شدن و کم آوردن عادیه ولی شبان نمیخواست قبول کنه چون رها کردن و فرار کردن خوب نیست
هرچند از رفتار اون ارباب هم خوشم نیومد ولی باز هم تحقیر کرد، تشویق کرد ولی حس خوبی نداد بهم به طور کل
نمایشنامه دوم:میراث
وای دلم میخواست کله پسرا رو بکنمممم ولی در عین حال خنده‌دار بود رفتارشون:)
در کل اولین تجربه‌های خوبی بود از بهرام بیضایی

در حین آشپزی گوش کردم و یه چیزی ذهنم رو درگیر کرد وقتی جسد رو پیدا کردن و موها معلوم بود که فهمیدن زنه ولی حداقل ۲۰سالی گذشته، نباید موها از بین می‌رفت و فقط استخوان می‌موند؟؟

نصف کتاب رو خوندم ولی باهاش ارتباط اوایل رو ندارم🦦

این کتاب با عجیب و غریب بودنش من رو یاد همنوایی شبانهٔ ارکستر چوب‌ها انداخت، در عین اینکه گیجی و گم‌ شدی تو داستان ولی جذبت می‌کنه و ادامه میدی