رزی - Woman, Life, Liberty’s Reviews > سایلاس مارنر: قصه مرد بافنده > Status Update
رزی - Woman, Life, Liberty
is on page 29 of 272
آقا توروخدا من نمیفهمم این چی داره میگه😐😐😐
"کسانی که به منطق آن قالبهایی خو کردهاند که دربرگیرندهی احساس مذهبیشان است، مشکل میتوانند وارد آن حالت ذهنی ساده و نیاموختهای بشوند که در آن هرگز قالب احساس بر اثر تامل و تفکر درهم نشکسته است."
— Nov 29, 2025 03:18AM
"کسانی که به منطق آن قالبهایی خو کردهاند که دربرگیرندهی احساس مذهبیشان است، مشکل میتوانند وارد آن حالت ذهنی ساده و نیاموختهای بشوند که در آن هرگز قالب احساس بر اثر تامل و تفکر درهم نشکسته است."
19 likes · Like flag
رزی -’s Previous Updates
رزی - Woman, Life, Liberty
is on page 106 of 272
فقط واسه اینکه یه کتاب از جورج الیوت خونده باشم میخوام تمومش کنم. نثرش روانیم کرد. و بهشدت فراموششدنیه! بعد از کمتر از یک ماه برگشتم سراغش و یک سری مسائل یادم رفته بود!
— Dec 22, 2025 09:54AM
رزی - Woman, Life, Liberty
is on page 80 of 272
دراپ کنم یا نکنم مسئله این است.
— Nov 29, 2025 10:25PM
رزی - Woman, Life, Liberty
is on page 21 of 272
وای خدا چه متن عجیبی داره. یکم چپل چلاق میزنه. ساختارش فارسی نیست.
— Nov 29, 2025 03:03AM
Comments Showing 1-16 of 16 (16 new)
date
newest »
newest »
آخه مرحلهی اول اینه که منظور نویسنده رو کامل درک کنی. من هنوز نفهمیدم جورج الیوت با این جمله چی میخواسته بگه.
فکرکنم همون چیزی باسه که میگوئل روئیز تو جهار میثاق میگه: که تبدیل به رونوشتی سدیم از مذهب، جامعه، خانواده و مدرسه... یعنی از حالتِ خام بودن و معصوم بودن دراومدیم و بهشکل بقیهی مردم و جامعه و توده دراومدیم. مثل سیدی خامی که روش فیلم رایت کنی.
ذهن کسی که به استدلال بر مبنای قالب دربرگیرندهی احساسات مذهبیاش عادت کرده سخت میتواند به آن وضع سادهی نیاموختنی برسد که این قالب و این احساس هرگز بر اثر تامل و تفکر از هم جدا نشدهاند.مثلا همچین چیزی ولی تمیزتر؟
ببخشید توروخدا من نه کتابو خوندم نه میدونم درباره چیه. فقط یه جملهی سخت تو این اپدیت دیدم گفتم بختم رو بیازمایم این گوشه. :))
وای ببخشید ولی من هنوزم نفهمیدم منظور نویسنده چیه.💀😂کانتکست: سایلاس مارنر توسط یه گروه مذهبی و داوری الهی به دزدی (که مرتکب نشده) محکوم شده. سایلاس هم نگرانه که نامزدش سارا چه فکری میکنه؟ اگه سارا بخواد حرفای سایلاس رو باور کنه که اعتقادات مذهبیش فرومیپاشه. بعدش این جمله نوشته شده.
البته من همین الان به ذهنم رسید که هوش مصنوعی وجود داره👍 ازش پرسیدم، این جوابش بود و واقعاً به ذهن من نمیتونست برسه💀:این جمله یکی از بخشهای مهم نگاه جورج الیوت به «دینِ تجربهشده» در برابر «دینِ اندیشیدهشده» است. برای روشن شدن منظورش، جمله را به زبان سادهتر باز میکنم:
خلاصهٔ مفهوم:
الیوت میگوید کسانی که به فکر کردن دربارهٔ دین و تحلیلکردن شکلهای آن عادت دارند، سخت میتوانند ذهنیت انسانهایی را بفهمند که دین برایشان یک احساس مستقیم و بیواسطه است؛ احساسی که هرگز از قالبش جدا نشده و زیر سؤال نرفته، چون این افراد هیچوقت دربارهٔ «قالب» یا «ماهیت» دینشان فکر نکردهاند—فقط آن را زندگی کردهاند.
باز کردنِ مفاهیم جمله
۱. “people accustomed to reason about the forms in which their religious feeling has incorporated itself”
یعنی: کسانی که به این عادت دارند که دربارهٔ شکلها، آیینها، آموزهها و ساختارهایی که دینشان در آنها ریخته شده فکر کنند و استدلال کنند. اینها دین را نهفقط «احساس»، بلکه «موضوع بحث و تحلیل» میدانند.
۲. “it is difficult to enter into that simple, untaught state of mind”
یعنی برای این افراد سخت است وارد ذهنیتی شوند که آموزشندیده، ساده و بیواسطه است.
3. “in which the form and the feeling have never been severed by an act of reflection”
این قسمت مهمترین بخش جمله است.
یعنی در آن نوع ذهنیت ساده، «احساس دینی» و «قالب یا شکل دین» هرگز با تأمل و تفکر از هم جدا نشدهاند؛
آن فرد هیچوقت ننشسته تا بپرسد:
آیا این آیین درست است؟
آیا این شکل عبادت فقط یک سنت است یا معنایی دارد؟
آیا احساس من جدا از قالب آیینیام قابل تصور است؟
بلکه برایش «احساس» و «شکل آن احساس» یکی هستند—عین هم، به هم چسبیده و جداییناپذیر.
---
در واقع الیوت چه میگوید؟
الیوت دارد تفاوت دو نوع دینداری را توضیح میدهد:
۱) دینداریِ “اندیشیدهشده”
مخصوص کسانی که دینشان را تحلیل میکنند، دربارهٔ آموزههایش بحث میکنند، و فاصلهای عقلانی بین «احساس معنویشان» و «شکلهای بیرونی دین» میگذارند.
2) دینداریِ “زیسته و بیواسطه”
مخصوص کسانی که دین را نه با تحلیل، بلکه صرفاً زندگی میکنند.
برای آنها آیینها و باورها بخشی از احساسات درونیشان است و هرگز بین این دو تمایز نگذاشتهاند. دین برایشان نه مجموعهای از گزارهها بلکه حالتی از بودن است.
الیوت میگوید گروه اول خیلی سخت میتوانند بفهمند گروه دوم چه جور دینداریای دارند؛ چون ذهنیت ساده و غیرتحلیلی گروه دوم برایشان غریب است.
---
چرا این جمله در سایلاس مارنر مهم است؟
چون در این رمان، سایلاس نمونهٔ کسی است که در ابتدا دین را به شکل ساده، بیواسطه و تجربهشده دارد—احساسی یکپارچه بدون تحلیل. الیوت میخواهد خواننده بفهمد که درک این نوع دینداری چقدر برای انسانهای تحصیلکردهتر یا اهل تأمل دشوار است.
:)))) منم به سرم نزد قبل از تلاشم از هوش مصنوعی بپرسم هی نشستم با درک صفر از کانتکست از اینسر از اونسر پیچوندمش جمله دربیاد فقط.
یه مقدار سخت گفته که ما نفهمیم ولی منظورش اینه که قالبهای مذهبی (غالبا خانوادگی) باعث بسته شدن ورودیهای هویتی، اطلاعاتی یا دگرگونیهای جدید میشه. مفهوم تعصب آموختهشده رو میخواد نشون بده که در نوع دینی متاسفانه بسیار شدید و آسیبزنندهست.
آرزو wrote: ":)))) منم به سرم نزد قبل از تلاشم از هوش مصنوعی بپرسم هی نشستم با درک صفر از کانتکست از اینسر از اونسر پیچوندمش جمله دربیاد فقط."واقعا با کانتکست هم سخته چه برسه بدون کانتکست T-T



To people accustomed to reason about the forms in which their religious feeling has incorporated itself, it is difficult to enter into that simple, untaught state of mind in which the form and the feeling have never been severed by an act of reflection.