فؤاد’s Reviews > The Qur'an and the Bible: Text and Commentary > Status Update
43 likes · Like flag
فؤاد’s Previous Updates
فؤاد
is on page 200 of 1032
اگر قضای حاجت کردید یا زنان را لمس نمودید، و آب نیافتید، خاک پاکی بجویید و چهره و دستانتان را بدان بمالید.
مائده: ۶
هرکه قضای حاجت کرد، پیش از شِمَع (نماز یهودی) دستانش را بشوید. هرکه آب ندارد، کافی است که دستانش را به خاک، سنگ یا قطعهای چوب بمالد.
تلمود
b. Berakhot 15a
— Apr 27, 2021 06:55PM
مائده: ۶
هرکه قضای حاجت کرد، پیش از شِمَع (نماز یهودی) دستانش را بشوید. هرکه آب ندارد، کافی است که دستانش را به خاک، سنگ یا قطعهای چوب بمالد.
تلمود
b. Berakhot 15a
فؤاد
is on page 100 of 1032
لذتبخشترین بخش روزم، نیمساعتیه که میشینم سر این و بیوقفه حیرتزده و هیجانزدهم میکنه.
— Apr 17, 2021 08:28AM
Comments Showing 1-11 of 11 (11 new)
date
newest »
newest »
message 1:
by
Hossein
(new)
Apr 13, 2021 01:24AM
مشتاقانه منتظر آپدیت هاش هستم
reply
|
flag
Miss Maya wrote: "چه عنوان وسوسهکنندهای. بهنظرتون نیازه مطالعات قبلی از دو کتاب و تفسیرشون داشته باشم تا بتونم این کتاب رو بفهمم؟"نمیدونم راستش.
من فقط یه کتابش رو خوندم.
The Qur'an and Its Biblical Subtext
میخواستم اون یکی کتابش رو هم بخونم، ولی برنامههام به هم ریخت.
اون یکی کتابش اینه:
The Qur'an in Its Historical Context
Miss Maya wrote: "چه عنوان وسوسهکنندهای. بهنظرتون نیازه مطالعات قبلی از دو کتاب و تفسیرشون داشته باشم تا بتونم این کتاب رو بفهمم؟"من کامنت شما رو اشتباه متوجه شدم.
مطالعهٔ قبلی تورات شاید بد نباشه. اما متن قرآن و ترجمهش رو توی همین کتاب آورده، نیازی به مطالعهٔ قبلی نیست.
بعد گابریل سعید رینولدز خیلی از تفاسیر اسلامی رو قبول نداره، به خاطر همین خوندن تفاسیر قرآن برای این کتاب لازم نیست. بهشون هیچ کار نداره.
متأسفانه هنوز اونقدری نخوندم که اشراف داشته باشم. فعلاً کتابی که توی کامنتهای بالا معرفی کردم رزرو میتونم بگم فقط:The Qur'an and Its Biblical Subtext
فواد جان یه سوالی ازت دارم که تقریبا بی ربطه به آپدیت ت و ازین بابت عذرخواهی میکنم؛ که کسی رو آگاه تر از تو در این زمینه نمیشناسم.دوستی از من در مورد وحی پرسید و اینکه چرا این گونه پیامرسانی الهی فقط مختص یه جغرافیای خاصه (منظورش خاور میانه س) ؟! ک من در جواب، وحی در آیین هندو رو مثال زدم که گفت خب اون هم احتمالا متاثر از دین زرتشتی ما بوده که با جستجوی مختصری دیدم بی راه هم نمیگه.ر
او میخواست این محدود بودن ب جغرافیا رو دلیلی بر دروغ گویی پیامبران و اینکه اون ها این شیوه رو چون قبلا شنیده بودن، این رو در اثبات نبوت خودشون (این دروغ که بهشون وحی میشه) به کار میبردن.ر
خواستم ببینم ما در جاهایی دور از خاورمیانه، مثلا قاره آمریکا، استرالیا، یا حتی اروپا، هیچ وقت پیامبری به این صورت (مانند ادیان ابراهیمی و یا زرتشتی) داشتیم؟
ویا اصلا پاسخی برای تنگ بودن جغرافیای ادیان ابراهیمی وجود داره؟
ممنونم و بخشید اگر طولانی شد 🙏🌹🌹🌹
آیا اینکه محدوده جغرافیایی نزول شرایع در آسیا و بالاخص خاورمیانه و محدوده چند کشور عربی است ، ظلم به بقیه ملل نیست ؟یکی از مشکلات رخدادهای تاریخی عدم شفافیت آن است؛ مکان ظهور پیامبران از مسایل تاریخی است که ابهام دارد و قضاوت درباره آن مشکل است. ما با توجه به رهنمودهای وحیانی معتقدیم که ظهور پیامبران اختصاص به منطقه خاصی ندارد. به تصریح قرآن ظهور پیامبران اختصاص به منطقه خاصی ندارد. طبق آموزه های اسلامی همه امت ها از خود پیامبر داشته اند:
« و ان من امّة الا خلا فیها نذیر؛(1) در هر امتی نذیر و هشدار دهنده ای وجود دارد».
نیز:« لقد بعثنا فی کلّ أمة رسولاً أنِ اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت؛ (2) در هر امتی پیامبری فرستادیم (تا به مردم بگویند) که خدا را بپرستید و از بت دوری کنید ».
در هر حال اگر در قرآن مجید، تنها نام عدّه معدودی از پیامبران بزرگ برده شده؛ بدین معنا نیست که تعداد ایشان منحصر به همین افراد است؛ بلکه در خود قرآن تصریح شده که بسیاری از پیامبران بودهاند که نامی از ایشان در قرآن به میان نیامده:
« و رسلاً لم نقصصهم علیک(3)؛ پیامبرانی که داستان آن ها را برایت بازگو ننمودیم ».
اتفاقا برخی از روایات به نوعی موید همین مطلب است، چنان که در برخی روایات از علی علیه السلام نقل شده که خداوند پیامبری را مبعوث کرد که سیاه پوست بوده و داستان آن به ما نرسیده است. (4)
بنابراین نمیتوان گفت که همه 124 هزار نفر پیامبر در یک منطقه خاص ظهور نمودهاند. چه بسا در بسیاری از مناطق در گذشته های دور انبیاء مختلفی ظهور یافته و به هدایت مردمان خود مشغول شده اند .
اتفاقا برخی از شواهد و قرائن تاریخی و اجتماعی بیانگر آن است که در سایر مناطق جهان نیز در گذشته های دور انبیایی مبعوث شده اند ،مثلا برخی از اقوام سرخپوست و ساکنان منطقه آمریکای جنوبی،سنت های دینی و اذکار و اورادی نظیر عبادات سایر ادیان دارند که به احتمال قوی ناشی از تعالیم انبیایی است که در گذشته در آن مناطق زیسته اند، ولی نامی از آن ها به دست ما نرسیده است.
در واقع احتمال بسیار جدی وجود دارد که بسیاری از آیین های فعلی آسیای دور مانند بودا و تمدن های آمریکای جنوبی مانند تمدن مایا و اینکا و... به نوعی متاثر از تعالیم انبیای آن ها بوده که برای ما ناشناخته است. نمی توان گفت اثری از تعالیم این انبیا باقی نمانده است؛ اما در هر حال گذشت زمان باعث تغییر و تحریف بسیار در این آیین ها شده، حقیقت این تعالیم امروزه چندان با تعالیم اسلامی منطبق نیست.
البته این حقیقتی غیرقابل انکار است که پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت و کتاب آسمانی، از شرق میانه برخاستند. نوح(ع) از عراق برخاست. مرکز دعوت ابراهیم(ع) عراق و شام بود. به مصر و حجاز نیز سفر کرد. موسی(ع) از مصر برخاست. چون که در زمان ظهور پیامبران، منطقه مسکونی عمده انسانها مناطق آسیایی بود و خاور میانه در مهد تمدن قرار داشت.
مورخان بزرگ جهان تصریح می کنند که مشرق زمین (مخصوصاً شرق میانه) گهواره تمدن انسانی است.
تمدن مصر باستان که قدیمی ترین تمدّن شناخته شده جهان است، تمدّن بابل در عراق، تمدن یمن در جنوب حجاز، همچنین تمدّن ایران و شامات، همه نمونة تمدن های معروف بشری هستند. قدمت تمدن انسانی دراین مناطق به هفت هزار سال یا بیش تر باز می گردد. از سوی دیگر، رابطه نزدیکی میان تمدن انسانی و ظهور پیامبران بزرگ است، زیرا انسان های متمدن نیاز بیش تری به آیین های الهی دارند، تا هم قوانین حقوقی و اجتماعی را تضمین کرده، جلو تعدیات و مفاسد را بگیرد، و هم فطرت الهی آن ها را شکوفا سازد.
بنابر اینکه هبوط حضرت آدم(ع) و ثقل جمعیت بشری در منطقه خاوری بوده و انسان ها از این منطقه به دیگر مناطق کوچ کرده اند. می توان گفت: بین ثقل جمعیت و تمدن و بعثت پیامبران ارتباط منطقی برقرار است.
پیامبران بزرگ هر چند در یک منطقه خاص ظهور یافتند. اما به معنای انحصار رسالت آن ها در آن منطقه نیست. اگر رسالت یک پیامبر جهانی هم باشد، لازم است که در منطقه ای خاص ظهور یابد که امکان گسترش شریعت وی به دیگر نقاط عالم نیز از آن جا فراهم باشد .بعثت در مکان و مهد تمدن ها موجب می شود که پیام انبیا از طریق مردم آن سرزمین به مناطق دیگر نیز برود، چون با وجود تمدن در یک سرزمین، ارتباط مردم آن سرزمین با مناطق دیگر ساده تر و بیش تر خواهد بود.
اما در هر حال در مناطقی که هیچ پیام و پیامبری به آن ها نرسیده باز نباید از یاد برد که امکان هدایت و سعادتمندی در مورد آنان نیز وجود دارد زیرا خداوند متعال غیر از طریق وحی و ارسال انبیا بشر را از طریق عقل و فطرت الهی نیز هدایت کرده است. چنان که در روایتی آمده :
«ان للله علی الناس حجتین حجه ظاهره و حجه باطنه فاما الظاهره فالرسل و الانبیا و الائمه (ع) و اما الباطنه فالقعول» (5) خداوند بر مردم دو حجت دارد: یکی حجت ظاهری و دیگری حجت باطنی، اما حجت ظاهری انبیا و فرستادگان الهی و ائمه (ع) هستند اما حجت باطنی عقل آنان است. »
در نتیجه خداوند نه تنها از طریق وحی بلکه از راه عقل نیز بشر را به سوی سعادت هدایت کرده و پیام توحید را به آنان تفهیم نموده است و این قبیل افراد در فرض عدم دسترسی به هر نوع تعالیم وحیانی زمینه دریافت اصول و کلیات رفتارهای انسانی و درک معارف بنیادین دین را دارند و بر اساس همین مبنا و معیار هم مورد محاسبه و حسابرسی قیامت قرا می گیرند .
به علاوه اگر واقعا هیچ زمینه ای برای درک حقیقت از جانب برخی اقوام وجود نداشته باشد ، این تفاوت در بهره مندی از زمینه های سعادت و کمال ، در مورد تکالیف و مسئولیت ها و محاسبه خداوند مورد توجه قرار می گیرد .
به عبارت روشن تر وضعیت مسئولیت و تکالیفی که خداوند از من و شما و دیگر افرادی که در کشورهای اسلامی و در متن دین حق و شریعت واقعی رشد یافته اند ، می طلبد ، با انسان هایی که در مناطق مختلف دیگر همچون کشورهای غیر اسلامی یا اقوام بدوی و قبایل ابتدایی مناطقی چون صحراهای آفریقا یا جنگل های آمریکای جنوبی زندگی می کنند ، کاملا متفاوت است . هیچ گاه همسانی و همانندی وجود ندارد .
به این دلیل است که خداوند در قرآن مجید میفرماید: «و ما کنّا معذبین حتی نبعث رسولاً؛ هیچ طایفه ای را عذاب نمی کنیم . مگر اینکه فرستاده ای را برای شان مبعوث کرده(و حجت را بر آن ها تمام کرده) باشیم».(6)یعنی میزان و معیار در مطالبه عقیده و عمل صحیح از افراد و در نتیجه عذاب و ثواب در محاسبه این اعمال ، وجود ارشاد و هدایت و تبیین مسیر صحیح توسط پیامبران الهی و مانند آنان است .
این حقیقتی است که در روایات ما هم مورد اشاره قرار گرفته و حتی از انسان هایی نام برده شده که به خاطر تمام نشدن حجت بر ایشان در قیامت یا برزخ به نوعی مورد آزمون و محاسبه قرار می گیرند. (7) حتی بابی در این زمینه در کتاب های روایی باز شده تحت عنوان کسانی که حجت بر آنان تمام نشده است و چه بسا وضعیت چنین فردی در قیامت به مراتب بهتر از یک مسلمان بی عقیده و گنهکار باشد .
پینوشتها:
1. فاطر (35) آیه 24.
2. نحل (16) آیه 36.
3. نساء (4) آیه 124.
4. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش، ج 8 ،ص 830.
5. ثقه الاسلام کلینی ، اصول کافی، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران 1388 ق.ج1 ،کتاب العقل، ص 16،
6. مائده (5) آیه 73.
7. علامه مجلسی ، بحارالانوار، نشر دار الکتب الإسلامیه، بی تا .ج 5، ص 289، حدیث 2و 3، « باب اطفال و ......»
Saeedhaje wrote: "آیا اینکه محدوده جغرافیایی نزول شرایع در آسیا و بالاخص خاورمیانه و محدوده چند کشور عربی است ، ظلم به بقیه ملل نیست ؟یکی از مشکلات رخدادهای تاریخی عدم شفافیت آن است؛ مکان ظهور پیامبران از مسایل تا..."
(با عذرخواهی از آقا فواد عزیز که اپدیتشون رو شلوغ کردم :) )
خیلی ممنون از پاسخ کامل شما و اینکه اینقدر دقیق و با استناد نوشتید. ولی خب متاسفانه از اونجایی که بحث در مورد رد یا اثبات دروغگو بودن/نبودن پیامبران هست پس نمیشه با استناد به کتب همون پیامبران یا روایاتی از دین اون ها چنین بحثی رو پیش برد و طبیعتا دوست من هم قانع نخواهد شد :) ر
و با نادیده گرفتن اون ایات و روایات، اینکه شاید پیامبری در اون نواحی ظهور کرده و ما ازو بی خبریم که خب این هم فرضی ست غیر قابل اثبات. ر
ولی بسیار ممنونم مخصوصا از آیات و روایاتی که باذکر منبع نوشتید که بعضی هاش برای من تازگی داشت 🙏🌹


