فؤاد’s Reviews > The Idea of Idolatry and the Emergence of Islam: From Polemic to History > Status Update

فؤاد
فؤاد is 10% done
۱- ما تاریخ رشد و تکامل یکتاپرستی رو می‌دونیم، و می‌دونیم که اشکال مختلف یکتاپرستی از دل هم بیرون میان و در اثر بحث و نزاع با هم شکل می‌گیرن. دشمن اصلی یک فرقهٔ یکتاپرست، یک فرقهٔ یکتاپرست دیگه است، نه چندگانه‌پرستی. اسلام هم به همین شکل از دل سنت یکتاپرستی بیرون اومده، نه از سنت چندگانه‌پرستی.

۲- در نزاع بین فرقه‌های یکتاپرست خیلی رایجه که یک فرقه فرقهٔ دیگه رو مشرک و کافر بدونه. اما این صرفاً یه توهینه و نباید...
Jul 17, 2021 08:13AM
The Idea of Idolatry and the Emergence of Islam: From Polemic to History (Cambridge Studies in Islamic Civilization)

31 likes ·  flag

Comments Showing 1-4 of 4 (4 new)

dateUp arrow    newest »

message 1: by فؤاد (last edited Jul 20, 2021 10:02AM) (new) - rated it 4 stars

فؤاد تحت‌اللفظی فهم بشه. مثلاً یهودی‌ها مسیحی‌ها رو بدتر از یونانی‌های چندگانه‌پرست می‌دونستن، چون خدا رو می‌شناسنولی باز معتقدن خدا پسر داره. مسیحی‌ها هم یهودی‌ها رو بت‌پرست می‌دونستن به خاطر بت‌پرستی پدرانشون در واقعهٔ گوسالهٔ زرین یا زمان الیاس. این دست توهین‌ها داخل فرقه‌های مسیحی و یهودی هم رایج بود. مثلاً تمثال‌شکن‌های مسیحی، مسیحی‌های طرفدار تمثال رو بت‌پرست می‌دونستن، یا یهودی‌های قرائی، یهودی‌های خاخامی رو بت‌پرست خطاب می‌کردن چون از خاخام‌ها طوری اطاعت می‌کردن که انگار هم‌ارز تورات و خدان (درست شبیه استدلال قرآن علیه یهودیت خاخامی). این فقط در حد فحش دادن هم نبود و گاهی همدیگه رو متهم می‌کردن که واقعاً آیین‌های مشرکانه دارن، مثلاً یهودی‌ها سامری‌ها رو متهم می‌کردن که یه کبوتر رو در معابدشون می‌پرستن.

قرآن هم به همین ترتیب وقتی از مشرکان و کفار اسم می‌بره، منظورش فرقه‌های یکتاپرست دیگه است که از نظر قرآن، از یکتاپرستی منحرف شدن و عقایدشون به شرک آمیخته شده. پس صرف این که قرآن مدام از عنوان مشرک برای مخالفان استفاده می‌کنه یا حتی مخالفان رو متهم به آیین‌های مشرکانه می‌کنه، نباید ما رو به این تصور بیندازه که قرآن توی محیط چندگانه‌پرست نازل شده.

لازمهٔ این حرف اینه که به قرآن به چشم یک متن الهیاتی نگاه کنیم که هدفش حمله به مخالفان و اثبات دیدگاه خودشه، نه یه سند تاریخی که دنبال روایت وقایع از دیدگاهی بی‌طرفه.


message 2: by فؤاد (last edited Jul 18, 2021 04:52PM) (new) - rated it 4 stars

فؤاد دو نظریهٔ رایج در مورد دین عرب قبل اسلام وجود داشت:

۱- طبق نظریهٔ اول که ولهاوزن و نولدکه طرفدارشن، دین به صورت طبیعی از چندگانه‌پرستی به سمت یگانه‌پرستی حرکت می‌کنه، و در عربستان هم همین اتفاق افتاد. یعنی دین چندگانه‌پرستی که مبتنی بر زندگی قبیله‌ای بود و هر قبیله خدای حامی خودش رو داشت، بعد از گسترش ارتباطات بین‌قبیله‌ای (در نتیجهٔ مسیرهای تجاری) به سمت یگانه‌پرستی حرکت کرد، و تولد اسلام نتیجهٔ طبیعی پیشرفت فرهنگ عربی بود. مؤیدش هم وجود حنیف‌هاست که نشون می‌ده قبل از اسلام مردم کم کم از چندگانه‌پرستی فاصله می‌گرفتن.

۲- طبق نظریهٔ دوم که هاجسن و ویلیام مونتگومری وات (و الیاده) طرفدارشن، روند برعکسه. یعنی دین اولیهٔ قبایل بدوی نوعی یگانه‌پرستی ابتداییه. این قبایل به یک خدای برتر معتقدن که با زندگی مردم ارتباطی نداره و پرستش نمی‌شه، در عوض ارواح طبیعت (جن عرب‌ها) و نیاکان که در زندگی مردم مداخله می‌کنن پرستش می‌شن. بعد کم کم این ارواح به خدایان مستقلی تبدیل می‌شن و چندگانه‌پرستی شکل می‌گیره. دین اعراب در آستانهٔ اسلام هم در حال تحول از دین بدوی به چندگانه‌پرستی بود، ولی ظهور اسلام مانع این حرکت طبیعی شد و چندگانه‌پرستی واقعی هرگز بین عرب‌ها شکل نگرفت.

هر دو نظریه ارتباط بین یگانه‌پرستی اسلام و سنت‌های یگانه‌پرستی یهودی و مسیحی رو انکار می‌کنن یا فرعی و کم اهمیت می‌دونن.


message 3: by Leila (new)

Leila خیلی جالبه هر دو نظریه


فؤاد نظر کتاب اینه که هر دو نظریه گزارش مسلمان‌ها از وضعیت عربستان قبل از اسلام رو مبنای کار خودشون قرار دادن، در حالی که این گزارش‌ها به کلی مشکوکن.


back to top