Paris wrote: "دلم خواست این کتابو برای من توضیح بدین :-)"
اوکی ولی احتمال خیلی زیادی هست که کلا چرت بگم ولی اون قسمتایی که بیشتر خوشم اومدو چیزی که ازش فهمیدم رو مینویسم :))
لاکان میگه ما سه ساحت داریم: واقعی، نمادین و خیالی ساحت واقعی چیزیه که ما بهش دسترسی نداریم یعنی ما به وسیله زبان به هرچیزی دسترسی پیدا میکنیم و سعی میکنیم بفهمیمش ولی زبان منحصرا توی ساحت نمادینه و کلا تفکر از ساحت نمادین شروع میشه و بعد در ادامه میگه که «حرف میکُشد» به این معنی که زبان اون امر واقعی رو از بین میبره و ما هیچ وقت نمیتونیم بهش برسیم بعد برای مثال میگه اگر ساحت واقعی رو اونچیزی که هنوز نمادین نشده تصور کنیم تروما و اینجور چیزها میتونند جزو ساحت واقعی باشند که بیمار نمیتونه اونهارو بیان کنه و این مهمه که سعی کنه تجربهش رو بازگو کنه چون با گفتن ازش و نمادین کردنش امکان جانشینی و جابهجایی رو فراهم میکنه
بعد یه چیز جالبتر دیگه اینه که دو ساحت واقعی داریم یکی اون امر واقعی اولیه و پیشانمادین قبل از اینکه اصلا زبان یادبگیریم و یکی دیگه امر واقعی دوم که به واسطه امر نمادین تولید میشه و میگه طی روند حرف زدن و کلا تفکر که ما نمادسازی میکنیم و فلان در عین اینکه یسری چیزها رو بیان میکنیم خیلی چیزهارو نمگیم و از گفتنشون امتناع میکنیم که این به اینا تهنشست میگه و این ته نشست امر واقعی دوم رو میسازه .
حس میکنم خیلی نامفهوم و احتمالا اشتباه گفتم که ببخشید :))
اوکی ولی احتمال خیلی زیادی هست که کلا چرت بگم ولی اون قسمتایی که بیشتر خوشم اومدو چیزی که ازش فهمیدم رو مینویسم :))
لاکان میگه ما سه ساحت داریم: واقعی، نمادین و خیالی
ساحت واقعی چیزیه که ما بهش دسترسی نداریم یعنی ما به وسیله زبان به هرچیزی دسترسی پیدا میکنیم و سعی میکنیم بفهمیمش ولی زبان منحصرا توی ساحت نمادینه و کلا تفکر از ساحت نمادین شروع میشه
و بعد در ادامه میگه که «حرف میکُشد» به این معنی که زبان اون امر واقعی رو از بین میبره و ما هیچ وقت نمیتونیم بهش برسیم
بعد برای مثال میگه اگر ساحت واقعی رو اونچیزی که هنوز نمادین نشده تصور کنیم تروما و اینجور چیزها میتونند جزو ساحت واقعی باشند که بیمار نمیتونه اونهارو بیان کنه و این مهمه که سعی کنه تجربهش رو بازگو کنه چون با گفتن ازش و نمادین کردنش امکان جانشینی و جابهجایی رو فراهم میکنه
بعد یه چیز جالبتر دیگه اینه که دو ساحت واقعی داریم یکی اون امر واقعی اولیه و پیشانمادین قبل از اینکه اصلا زبان یادبگیریم و یکی دیگه امر واقعی دوم که به واسطه امر نمادین تولید میشه و میگه طی روند حرف زدن و کلا تفکر که ما نمادسازی میکنیم و فلان در عین اینکه یسری چیزها رو بیان میکنیم خیلی چیزهارو نمگیم و از گفتنشون امتناع میکنیم که این به اینا تهنشست میگه و این ته نشست امر واقعی دوم رو میسازه .
حس میکنم خیلی نامفهوم و احتمالا اشتباه گفتم که ببخشید :))