Mansoor’s Reviews > دادخواهی حیوانات نزد پادشاه پریان از ستم آدمیان > Status Update

خرگوش گفت: سگان و مرغان شکاری که آدمیان را بر ضد ما یاری می‌کنند معذورند، زیرا آنها نیز از خوردن گوشت ما بهره می‌جویند. آنها از ابنای جنس ما نیستند. آنها از ددان‌اند. اما اسب‌ها از جنس و از جماعت بهایم‌اند ولی بر ضد ما برخاسته‌اند و آدمیان را یاری می‌دهند. سبب این کار نادانی آنها و اندک بودن معرفتشان است و نیز بدان سبب است که در تحصیل حقایق امور نمی‌کوشند
🤣🤣🤣

مشتی استرداران از سف‌های آدمیان قبیح‌ترین دشنام‌ها را نثار ما می‌کنند. گاهی این سفاهت و بی‌خردی به آنجا می‌رسد که به خود دشنام می‌دهند و از خواهر و مادر و دختران خود مایه می‌گذارند و می‌گویند فلانِ خر در فلان آنکه این را فروخت یا خرید یا مالک آن شد یعنی صاحبش. در واقع، همۀ این دشنام‌ها به خود آنان برمی‌گردد که خود نیز به آنها سزاوارترند

این مطلبی شایان توجه است. از متن می‌شود چنین استنباط کرد که نویسنده برای همجنس‌خواهی، مثل دگرجنس‌خواهی، ریشه‌ای درونی قائل است

همچنان‌ که لواط‌گران به زیبایی زنان نمی‌پردازند و زناکاران به زیبایی پسران توجه ندارند

اخوان‌الصفا، در آن روزگار، درک درست‌تری از تکامل انسان داشتند تا فمینیست‌های امروز

در میان آدمیان زیبایی چهره سبب می‌شود که زنان به مردان رغبت جویند و مردان به زنان، تا سبب جماع و زاد و ولد شود و نسل باقی بماند

این جمعیت عنوان اخوان‌الصفا و خُلان‌الوفا را برای خود برگزیدند. این عنوان در نزد متفکران اسلامی بیگانه نبود. ابن مقفع در ترجمۀ کلیله و دمنه چندبار این عنوان را آورده است. اخوان‌الصفا به کلیله و دمنه از جهت احتوای آن بر داستان‌های حکمت‌آمیز و شرح معانی صداقت و صفا و نیز اسلوب رمزی که در پروردن داستان‌ها به کار داشته اهمیت بسیار می‌دادند