Mansoor’s Reviews > پله‌پله تنهایی > Status Update

Mansoor
Mansoor is starting
صفحه‌ای از ضمیمه‌ی ویژه‌ی کودک را شانسی باز کرد. مطلبی بود درباره‌ی زنانی که حضور بچه اجازه نمی‌دهد بخوابند. واه واه! بی‌شعورها. کاش او هم بچه‌ای داشت که نمی‌گذاشت مادرش بخوابد. این‌طوری وقت بیشتری با بچه می‌گذراند و سال‌ها حسرتش جبران می‌شد
Apr 10, 2024 03:26AM
پله‌پله تنهایی

flag

Mansoor’s Previous Updates

Mansoor
Mansoor is starting
برای مرجان نه کشتی نوح معجزه بود و نه نجات یوسف پیامبر از چاه و نه گوسفندی که از آسمان آمد تا حضرت ابراهیم قربانی کند ... اگر معجزه‌ای باشد، دست‌های کوچک و سبزه‌ی این بچه است
اگر چیز درخشانی در کائنات باشد، چشمان سیاه این بچه است. نه خورشید و نه ماه و نه ستارگان
Apr 18, 2024 02:27PM
پله‌پله تنهایی


Mansoor
Mansoor is starting
شدی پوست و استخون، دخترم. زنی که گوشتش توی دست نیاد شوهرش از دستش میره
اگر کمی تپل بود، شوهرش ... باز هم می‌رفت. اگر شوهرش شوهر بود که زنش را می‌نشاند توی خانه تا برای خودش صفا کند و گوشتی به تنش بچسبد
Apr 09, 2024 05:42AM
پله‌پله تنهایی


Mansoor
Mansoor is starting
به تازه‌عروس گفتند شوهرت چقدر بی‌ریخت است. جواب داد بی‌ریخت است که بی‌ریخت است. توی خانه‌ی پدرم همین هم نبود
Apr 08, 2024 04:35PM
پله‌پله تنهایی


Comments Showing 1-2 of 2 (2 new)

dateUp arrow    newest »

Mansoor مردی که برای مرجانی شوهر نشد که همه‌جور خدمتی به او می‌کرد و از صدتا بچه‌ی شایسته هم مهربان‌تر بود، چطور می‌خواهد بابا بشود برای بچه‌ای که هیچ هنری ندارد جز گریه‌کردن؟ تازه ... بچه‌ی آن بابا چه از آب درمی‌آید؟ تره به تخمش می‌رود و حسنی به باباش. لابد حیدر هم هنوز پشت لبش سبز نشده خانه را ترک می‌کند و داغی به دل مرجان می‌گذارد بدتر از داغ بی‌فرزندی. اصلاً چه بهتر که بچه‌دار نشدند. بفرما! حتی توی روزنامه هم نوشته بچه‌ها یا آروغ می‌زنند یا می‌شاشند یا نمی‌خوابند و دهان مادرشان را سرویس می‌کنند


Mansoor بیخود نیست که می‌گویند بچه‌ها نمک‌نشناس‌اند. از تخم سر در می‌آورند و پوسته‌اش را نمی‌پسندند


back to top