به آنان که دل میشکنند پاسخی از جنس
شعر
می دهم[align=justify] [/align][align=justify]ایا می بینی؟
چشمهایت فقط انچه را می بیند که میخواهی ببیند .
مرا چگونه قضاوت می کنی؟
.تو پشت هیچستان را دیدی نه قلب مرا...
دلم کمی سوگ میخواهد، از مردن بدیها در تو .... دلم کمی فراق می خواهد از محبت به نوع بشر ....
دلم کمی دلداری میخواهد از زخمی که مدام می چکد از خون
دلم کمی جاااااان میخواهد، عزیز نامهربان..
تو همه را گرفتی تا شبیه خودت شوم.
.نامهربان،بی قلب، نامرد، بی انصاف .. اما نشدم.... پشت این مه غریب چشمانت مرا انطور که بودم ندیدی و من سوختم... از قلبی که خدا ندارد. از چشمانی که هیچستان زیبای پشتم را دید نه مرا
ومن اکنون به درد امده ام... چون فاخته ای فریاد میزنم... اینجا اخر راه است.... با قلبهای بی خدا راه پایان گرفت..مگر نه؟
.
زندگی ام را ادم کوری گرفت که فکر میکرد فقط او می بیند
..
افسوس
.[/align][align=justify]
نویسنده
: بانو
الهه فاخته
[/align][align=justify]
*به [b]دلنوشته هایم
شعر
می گویند ... عجب ! * شاید
شعر
است ![/b][/align][align=justify].[/align][align=justify].[/align][align=justify].[/align][align=justify]برای شنیدن
دکلمه
این
دلنوشته
زیبا روی لینک ...
به آنان که دل میشکنند پاسخی از جنس شعر می دهم
[/color]... کلیک بفرمایید .[/align]
Published on July 10, 2015 06:20