(?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)
سید حمیدرضا برقعی

“چه بگوید قلمم مانده زبانم قاصر
دشت لبریز شد از غربت "هل من ناصر"

در سکوتی که همه ملک عدم را برداشت
ناگهان کودک شش ماهه علم را برداشت

همه دیدند که در دشت هماوردی نیست
غیر آن کودک گهواره نشین مردی نیست

مثل عباس به ابروی خودش چین انداخت
خویش را از دل گهواره به پایین انداخت

خویش را از دل گهواره می اندازد ماه
تا نماند به زمین حرف اباعبدالله

عمق این مرثیه را مشک و علم می دانند
داستان را همه ی اهل حرم می دانند

بعد عباس دگر آب سراب است سراب
غیر آن اشک که در چشم رباب است رباب”

سید حمیدرضا برقعی, رقعه
Read more quotes from سید حمیدرضا برقعی


Share this quote:
Share on Twitter

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!

1 like
All Members Who Liked This Quote

None yet!


This Quote Is From

رقعه رقعه by سید حمیدرضا برقعی
103 ratings, average rating, 20 reviews

Browse By Tag