Mozhgan > Mozhgan's Quotes

Showing 1-13 of 13
sort by

  • #1
    احمدرضا احمدی
    “از هر ليواني كه آب نوشيدم
    طعم لبان تـو و پاييـزي
    كه تـو در آن به جا ماندي به يادم بود
    فراموشي پس از فراموشي
    امّـا
    چرا طعم لبان تـو و پاييـزي كه تـو در آن
    گـم شدي در خانه مانده بود
    ما سرانجام توانستيم
    پاييــز را از تقويم جدا كنيم
    امّـا
    طعم لبان تـو بر همه‌ي ليوان‌ها و بشقاب‌ها
    حك شده بود
    ليوان‌ها و بشقاب‌ها را از خانه بيرون بردم
    كنار گندم‌ها دفن كردم
    تـو در آستانه‌ي در ايستاده بودي
    تـو در محاصره‌ي ليوان‌ها و بشقاب‌ها مانده بودي
    گيسوان تـو سفيد
    امّـا
    لبان تـو هنوز جوان بود”
    احمدرضا احمدی

  • #2
    عباس معروفی
    “هیچ ساعتی دقیق نیست و هیچ چیز مال ِ خودِ آدم نیست ، مگر همان چیزهایی که خیال می کند دل بستگی هایی به آن دارد ، بعد یکی یکی آن ها را از آدم می گیرند”
    عباس معروفی / Abbas Ma'roofi

  • #3
    نادر ابراهیمی
    “تحمل تنهایی از گدایی دوست داشتن آسانتر است

    تحمل اندوه از گدایی همه شادی ها اسانتر است

    سهل است که انسان بمیرد
    تا آنکه بخواهد
    به تکدی حیات برخیزد”
    Nader Ebrahimi, یک عاشقانه‌ی آرام

  • #4
    نادر ابراهیمی
    “مرا آراستند، پیراستند، رنگین کردند، آن‌گاه پسندیدند”
    نادر ابراهیمی, مردی در تبعید ابدی

  • #5
    نادر ابراهیمی
    “در گذشته ها به دنبال لحظه هاي ناب گشتن ، آشكارا به معناي آن است كه آن لحظه ها ، اينك وجود ندارند”
    نادر ابراهیمی

  • #6
    Oriana Fallaci
    “عادت بدترین بیماریه. کاری می کنه که آدم به هر بدبختی و هر دردی سر خم کنه و بتونه کنار آدمای نفرت انگیز دووم بیاره”
    Oriana Fallaci, A Man

  • #7
    Oriana Fallaci
    “خیلی سخته آدمی که خودش رو واسه مردن آماده کرده، بخواد بازم به زندگی برگرده!؛”
    Oriana Fallaci, A Man

  • #8
    Oriana Fallaci
    “غافلگیر شدن همیشه آدم رو اذیت می کنه، چه خوب باشه و چه بد آدم نمی تونه راحت باهاش کنار بیاد، چون یه جور اجباره که تعادل رو به هم میزنه و با این حال باید تحملش کرد”
    Oriana Fallaci, A Man

  • #9
    مهدی اخوان ثالث
    “قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟
    از کجا وز که خبر آوردی ؟
    خوش خبر باشی ، اما ،‌اما
    گرد بام و در من
    بی ثمر می گردی
    انتظار خبری نیست مرا
    نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری
    برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
    برو آنجا که تو را منتظرند
    قاصدک
    در دل من همه کورند و کرند
    دست بردار ازین در وطن خویش غریب
    قاصد تجربه های همه تلخ
    با دلم می گوید
    که دروغی تو ، دروغ
    که فریبی تو. ، فریب
    قاصدک 1 هان ، ولی ... آخر ... ای وای
    راستی ایا رفتی با باد ؟
    با توام ، ای! کجا رفتی ؟ ای
    راستی ایا جایی خبری هست هنوز ؟
    مانده خکستر گرمی ، جایی ؟
    در اجاقی طمع شعله نمی بندم خردک شرری هست هنوز ؟
    قاصدک
    ابرهای همه عالم شب و روز
    در دلم می گریند”
    مهدی اخوان ثالث / Mehdi Akhavan Sales

  • #10
    Coco Chanel
    “A woman who cuts her hair is about to change her life.”
    Coco Chanel

  • #11
    رسول یونان
    “داشتم از این شهر می رفتم
    صدایم کردی
    جا ماندم
    از کشتی ای که رفت و غرق شد
    البته
    این فقط می تواند یک قصه باشد
    در این شهر دود و آهن
    دریا کجا بود
    که من بخواهم سوار کشتی شوم و
    تو صدایم کنی
    فقط می خواهم بگویم
    تو نجاتم دادی
    تا اسیرم کنی”
    رسول یونان

  • #12
    رسول یونان
    “تو ماه را
    بیشتر از همه دوست می داشتی
    و حالا
    ماه هر شب
    تو را به یاد من می آورد
    می خواهم فراموشت کنم
    اما این ماه
    با هیچ دستمالی
    از پنجره ها پاک نمی شود”
    رسول یونان
    tags: love

  • #13
    رسول یونان
    “عشق را
    بدون بزک می‌خواستیم
    دنیا را بدون تفنگ
    روی دیوارهای سیاه
    گل سرخ نقاشی کردیم
    رهگذران به ما خندیدند
    به ما خندیدند رهگذران
    ما فقط نگاه کردیم
    جاده‌ها
    دور شهر گره خورده بودند
    در شهر ماندیم و پوسیدیم و خواندیم:
    قطاری که ما را از این جا نبرد
    قطار نیست”
    رسول یونان



Rss