Nima > Nima's Quotes

Showing 1-13 of 13
sort by

  • #1
    احمد شاملو
    “کوه ها با هم اند و تنها یند
    همچو ما ،با همان تنهایان ”
    احمد شاملو / Ahmad Shamlou

  • #2
    احمد شاملو
    “لبانت
    به ظرافت شعر
    شهوانی ترین بوسه ها را به چنان شرمی مبدل می کند
    که جاندار غار نشین از آن سود می جوید
    تا به صورت انسان دراید

    و گونه هایت
    با دو شیار مورب
    که غرور تو را هدایت می کنند و
    سرنوشت مرا
    که شب را تحمل کرده ام
    بی آن که به انتظار صبح
    مسلح بوده باشم،
    و بکارتی سر بلند را
    از رو سپیخانه های داد و ستد
    سر به مهر باز آورده ام

    هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست
    که من به زندگی نشستم!

    و چشمانت از آتش است
    و عشقت پیروزی آدمی ست
    هنگامی که به جنگ تقدیر می شتابد

    و آغوشت
    اندک جائی برای زیستن
    اندک جائی برای مردن
    و گریز از شهر
    که به هزار انگشت
    به وقاحت
    پاکی آسمان را متهم می کند


    کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود
    و انسان با نخستین درد

    در من زندانی ستمگری بود
    که به آواز زنجیرش خو نمی کرد -
    من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

    توفان ها
    در رقص عظیم تو
    به شکوهمندی
    نی لبکی می نوازند،
    و ترانه رگ هایت
    آفتاب همیشه را طالع می کند

    بگذار چنان از خواب بر ایم
    که کوچه های شهر
    حضور مرا دریابند
    دستانت آشتی است
    ودوستانی که یاری می دهند
    تا دشمنی
    از یاد برده شود
    پیشانیت ایینه ای بلند است
    تابنک و بلند،
    که خواهران هفتگانه در آن می نگرند
    تا به زیبایی خویش دست یابند

    دو پرنده بی طاقت در سینه ات آوازمی خوانند
    تابستان از کدامین راه فرا خواهد رسید
    تا عطش
    آب ها را گوارا تر کند؟

    تا آ یینه پدیدار آئی
    عمری دراز در آن نگریستم
    من برکه ها ودریا ها را گریستم
    ای پری وار درقالب آدمی
    که پیکرت جزدر خلواره ناراستی نمی سوزد!
    حضورت بهشتی است
    که گریز از جهنم را توجیه می کند،
    دریائی که مرا در خود غرق می کند
    تا از همه گناهان و دروغ
    شسته شوم
    وسپیده دم با دستهایت بیدار می شود”
    احمد شاملو / Ahmad Shamlou

  • #3
    احمد شاملو
    “گر بدينسان زيست بايد پست
    من چه بي‌شرمم اگر فانوس عمرم را به رسوايي نياويزم
    بر بلند كاج خشك كوچهء بن‌بست من

    گر بدينسان زيست بايد پاك
    من چه ناپاكم اگر ننشانم از ايمان خود، چون كوه
    يادگاري جاودانه، بر تراز بي‌بقاي خاك.”
    احمد شاملو_ahmad shamlou, هوای تازه

  • #4
    “A thousand laughing suns are in your eyes. A thousand crying stars in mine.”
    Ahmad Shamlou

  • #5
    احمد شاملو
    “کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود
    و انسان با نخستین درد
    در من زندانی ، ستمگری بود
    که به آواز زنجیرش خو نمیکرد
    من با نخستین نگاه تو آغاز شدم




    احمد شاملو / Ahmad Shamlou

  • #6
    احمد شاملو
    “I am bothered by a pain which isn’t mine I lived in a land which isn’t mine I have lived with a name which isn’t mine I have wept of grief which isn’t mine I was born out of joy which isn’t mine I die a death which isn’t mine. Ahmad Shamlu”
    Ahmad Shamlou

  • #7
    “If liberty sang a song, little,
    as the larynx of a bird,
    nowhere would there remain a tumbling wall.”
    Ahmad Shamlou
    tags: poem

  • #8
    “Before I take my last breath, before my last flower withers, I wish to live, I wish to make love, I wish to be in this world close to those who need me, those who I need, in order to learn, comprehend and rediscover that I can be and I want to be better at every moment.”
    Ahmad Shamlou

  • #9
    اکبر اکسیر
    “در کوچه گوسفندم
    در مدرسه طوطی
    در اداره گاو
    به خانه که می‌رسم سگ می‌شوم ...”
    اکبر اکسیر

  • #10
    اکبر اکسیر
    “از آجیل سفره عید جند پسته لال مانده است! آنان که لب گشودند خورده شدند!
    آنها که لال ماندند میشکنند.
    دندان ساز راست میگفت: پسته ی لال سکوت دندان شکن است.”
    اکبر اکسیر

  • #11
    Kathleen Winsor
    “The only genius that's worth anything is the genius for hard work.”
    Kathleen Winsor

  • #12
    Sadegh Hedayat
    “اگر زندگانی سپری نمی شد چقدر تلخ و ترسناک بود.”
    صادق هدایت

  • #13
    Sadegh Hedayat
    “هرچه قضاوت آنها درباره من سخت بوده ‌باشد نمی‌دانند که من پیشتر خودم را سخت‌تر قضاوت کرده‌ام”
    صادق هدایت, زنده به‌گور



Rss