Elham > Elham's Quotes

Showing 1-4 of 4
sort by

  • #1
    حسین پناهی
    “ما چيستيم؟
    جز ملکلولهاي فعالِ ذهنِ زمين،
    که خاطرات کهکشان‌هارا
    مغشوش مي‌کند”
    حسین پناهی, سلام، خداحافظ

  • #2
    حسین پناهی
    “پریشونت نبودم؟
    من،
    حیرونت نبودم؟
    تازه داشتم می‌فهمیدم که فهم من چقدر کمه
    اتم تو دنیای خودش حریف صد تا رستمه
    گفتی ببند چشماتو وقت رفتنه
    انجیر می‌خواد دنیا بیاد، آهن و فسفرش کمه

    چشمای من آهن انجیر شدن
    حلقه‌ای از حلقه‌ی زنجیر شدن
    عمو زنجیر باف زنجیرتو بنازم
    چشم من و انجیرتو بنازم
    دیوونه کیه؟
    عاقل کیه؟
    جونور کامل کیه؟”
    حسین پناهی, سلام، خداحافظ

  • #3
    حسین پناهی
    “عشق را چگونه می شود نوشت
    در گذر این لحظات پرشتاب شبانه
    که به غفلت آن سوال بی جواب گذشت
    دیگر حتی فرصت دروغ هم برایم باقی نمانده است
    وگرنه چشمانم را می بستم و به آوازی گوش میدادم که در آن دلی می خواند
    من تو را
    او را
    کسی را دوست می دارم”
    حسین پناهی

  • #4
    Jalal ad-Din Muhammad ar-Rumi
    “اي روي تو رويم را چون روي قمر كرده
    اجزاي مرا چشمت اصحاب نظر كرده
    باد تو درختم را در رقص درآورده
    ياد تو دهانم را پر شهد و شكر كرده
    داني كه درخت من در رقص چرا آيد؟
    اي شاخ و درختم را پر برگ و ثمر كرده
    از برگ نمي‌نازد وز ميوه نمي‌يازد
    اي صبر درختم را تو زير و زبر كرده”
    مولانا جلال‌الدین محمد بلخی / Mowlana Jalaledin Muhammad Rumi, دیوان كلیات شمس تبریزی



Rss