Decsion Quotes

Quotes tagged as "decsion" Showing 1-2 of 2
Cassandra Clare
“He was a vampire now. He was supposed to have eternity. But what he had was days.”
Cassandra Clare, City of Fallen Angels

Zoya Pirzad
“مادرم معمولا موهايش را صاف روي شانه ها مي ريخت. مگر يكشنبه ها كه با ده ها سنجاق جمعشان مي كرد بالاي سر. هر بار هنوز مراسم كليسا تمام نشده، سنجاق ها از لاي موها سر مي خورد و موهايش دوباره ولو مي شد روي شانه. عصر يكشنبه اي كه مادربزرگ ناهار مهمان ما بود و از توي بشقاب برش يك سنجاق سر بيرون آورد، مادرم موهايش را براي هميشه كوتاه كرد”
Zoyâ Pirzâd, یک روز مانده به عید پاک