داستان كوتاه discussion

45 views
نوشته هاي كوتاه > گریه کن و بخند!

Comments Showing 1-5 of 5 (5 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by ~farzaneh~ (new)

~farzaneh~ | 10 comments و من دلی دارم سرشار از درد،
سرشار از غم،سرشار از بی دلیلی،سرشار از تهی
اشکهای زیادی برای ریختن دارم ولی...
ولی این روزها خالی شده ام از تمام اشکهایم...
و این درد بزرگیست که نتوانی گریه کنی..!
گریه نه فقط برای اینکه برای دردهایت غم بگیری،نه
گریه برای اینکه دلت را خالی کنی
و پاک کنی دلت را از دردهای همیشه تکراری
و در پس آن اشکهای زیبا
لبخند بزنی به دردهایت به دلیل بودنهایت
بخندی از ته دل به غمهایت! به بهانه هایت برای نوشتن...
و بخندی به بی دلیل بودنت، به حس گنگ زیستنت
و بخندی به تمام احساس های تا همیشه ناتمامت
و بخندی
بخندی از ته دل....
و باز گریه کنی
تا تعادل برقرار شود بین شادیها و غمهایت..!!
( یک دلنوشته قدیمی از خودم)


message 2: by Naemeh (new)

Naemeh | 2 comments It's very nice ^____^


message 3: by banafshe (new)

banafshe (banafshe65) | 550 comments باید نقدش کنیم؟


message 4: by Naemeh (new)

Naemeh | 2 comments خوش حالم...
همیشه خنده رو لبمه..
هیچکس قدرت ناراحت کردنمو نداره...
سرمو گرفتم بالا...
دارم میرم جلوتر...
همه چی عالیه...
عالی تر از اینکه...
اینکه...
دروغ گفتم:)
ناراحتم...
دلم گرفته...
خیلی تنهام...
سرمو میذارم رو دیوار...
یاد گرفتم خوب تظاهر کنم...
ولی اخرش که میرسه گند میزنم...


message 5: by ~farzaneh~ (new)

~farzaneh~ | 10 comments naemeh jan ghasgang bud matnet, banafshe jan khoshhal mishm naghdeto begi


back to top