Samira

Add friend
Sign in to Goodreads to learn more about Samira.

https://www.goodreads.com/samildk

قطارباز: ماجرای ی...
Samira is currently reading
by احسان نوروزی (Goodreads Author)
bookshelves: currently-reading
Rate this book
Clear rating

 
When the Body Say...
Rate this book
Clear rating

 
See all 49 books that Samira is reading…
Loading...
Samuel Beckett
“You must go on. I can't go on. I'll go on.”
Samuel Beckett, The Unnamable

احمد شاملو
“ای کاش می توانستند
از آفتاب یاد بگیرند
که بی دریغ باشند
در دردها و شادیهایشان
حتی
با نان خشکشان
و کاردهایشان را
جز از برایِ قسمت کردن
بیرون نیاورند”
احمد شاملو / Ahmad Shamlou

Samuel Beckett
“Yes, I was my father and I was my son, I asked myself questions and answered as best I could, I had it told to me evening after evening, the same old story I knew by heart and couldn't believe, or we walked together, hand in hand, silent, sunk in our worlds, each in his worlds, the hands forgotten in each other. That's how I've held out till now. And this evening again it seems to be working, I'm in my arms, I'm holding myself in my arms, without much tenderness, but faithfully, faithfully. Sleep now, as under that ancient lamp, all twined together, tired out with so much talking, so much listening, so much toil and play.”
Samuel Beckett, Stories and Texts for Nothing

Franz Kafka
“Please — consider me a dream.”
Franz Kafka

احمد شاملو
“نه باوری، نه وطنی


جخ امروز
از مادر نزاده­ام
نه
عمر جهان بر من گذشته است.

نزدیک­ترین خاطره­ام خاطره­ی قرن­هاست.
بارها به خون­مان کشیدند
به یاد آر،
و تنها دست­آوردِ کشتار
نان­پاره­ی بی­قاتقِ سفره­ی بی برکت ما بود.

اعراب فریب­ام دادند
برج موریانه را به دستان پر پینه­ی خویش بر ایشان در گشودم،
مرا و همه­گان را بر نطع سیاه نشاندند و
گردن زدند.
نماز گزاردم و قتل­عام شدم
که رافضی­ام دانستند.
نماز گزاردم و قتل­عام شدم
که قِرمَطی­ام دانستند.
آن­گاه قرار نهادند که ما و برادران­مان یک­دیگر را بکشیم و
این
کوتاه­ترین طریق وصول به بهشت بود !

به یاد آر
که تنها دست­آوردِ کشتار
جُل­پاره­ی بی­قدرِ عورت ما بود.
خوش­بینی برادرت ترکان را آواز داد
تو را و مرا گردن زدند.
سفاهتِ من چنگیزیان را آواز داد
تو را و همه­گان را گردن زدند.
یوغِ ورزا، بر گردن­مان نهادند
گاو­آهن بر ما بستند
بر گُرده­مان نشستند
و گورستانی چندان بی مرز شیار کردند
که باز­ماندگان را
هنوز از چشم
خونابه روان است.

کوچ غریب را به یاد آر
از غربتی به غربت دیگر،
تا جست­و­جوی ایمان
تنها فضیلت ما باشد.
به یاد آر:
تاریخ ما بی­قراری بود
نه باوری
نه وطنی.

نه،
جخ امروز
از مادر
نزاده­ام.”
احمد شاملو

833522 EpitomeBooks Podcast — 396 members — last activity Jun 13, 2022 01:43PM
گروهی برای ارتباط علاقمندان پادکست EpitomeBooks به منظور بحث و تبادل نظر در مورد کتاب‌ها راه‌های شنیدن پادکست: 1- ApplePodcasts: https://apple.co/2CyE ...more
1191261 گیو گودرز حلقوی — 3 members — last activity Jan 29, 2023 07:13PM
Another Halghavi thing
year in books
Molood ...
600 books | 88 friends

sAmAnE
2,804 books | 2,154 friends

Mohamma...
263 books | 2,436 friends

Jude St...
446 books | 832 friends

Shahab
408 books | 404 friends

Muhamma...
30 books | 11 friends

Abbas K...
243 books | 16 friends

Pardis ...
11,754 books | 1,069 friends

More friends…


Polls voted on by Samira

Lists liked by Samira