Heinrich Böll > Quotes > Quote > Mohammad liked it

Heinrich Böll
“وقتی توی حمام , در گنجه کوچک سفید دیواری را باز کردم , دیگر دیر شده بود. باید فکرش را قبلا میکردم چه چیزهای احساساتی مرگ آوری توی آن است. لوله ها و قوطی ها و شیشه ها و ماتیک های ماری ؛ هیچ چیز از آنها دیگر توی گنجه نبود , و اینکه به طور آشکار هیچ چیز از آنها آنجا نبود , همانقدر ناراحت کننده بود که من یک لوله یا یک قوطی از او می یافتم.”
Heinrich Böll, The Clown

No comments have been added yet.