کبری موسوی قهفرخی > Quotes > Quote > Anahid liked it
“ای کاش دهد دست مجالی که تو باشی
ممکن بشود فرض محالی که تو باشی
سنگی شدم و آب گذشت از سرم اما
گل داد در این سنگ، نهالی که تو باشی
پرسیدهای احوال مرا، ای گل حسرت
آه" است جوابم به سوالی که تو باشی"
غم، قهوه تلخی ست که سر میکشم اما
شیرین شده با شادی فالی که تو باشی
پاییز عزیز منی و گوش سپردم
هر قاصدکی را به خیالی که تو باشی
جز «غم» هنری نیست تو را عشق، ولی باز
ای کاش دهد دست ملالی که تو باشی”
― غروب پا به ماه
ممکن بشود فرض محالی که تو باشی
سنگی شدم و آب گذشت از سرم اما
گل داد در این سنگ، نهالی که تو باشی
پرسیدهای احوال مرا، ای گل حسرت
آه" است جوابم به سوالی که تو باشی"
غم، قهوه تلخی ست که سر میکشم اما
شیرین شده با شادی فالی که تو باشی
پاییز عزیز منی و گوش سپردم
هر قاصدکی را به خیالی که تو باشی
جز «غم» هنری نیست تو را عشق، ولی باز
ای کاش دهد دست ملالی که تو باشی”
― غروب پا به ماه
No comments have been added yet.
