سیدعلی صالحی > Quotes > Quote > Nasrin liked it

سیدعلی صالحی
“بانا...بانا...خونانا
كولبران به راهِ كوه
لب هاى هزار شهريورِ تشنه را
به گشتِ زبان خود...خيس مى كنند؛
تنفسِ تندِ آخرين تنگه
!بوىِ بدآيندِ باروت گرفته است

بانا...بانا...خونانا
با نانِ بُريده
،بر دو دست قَسَم
اين سينه من است
.كه از مرزِ ماشه و گهواره هاى ماه مى گذرد

بانا...بانا...خونانا
كِل مى زند
:زن باردارى در بِسملِ بلوط
كُردِ كولبرِ من آيا
از خنجِ صخره و سيهه اژدها
خواهد گذشت؟! بانا... بانا...خونانا
:چشمِ كبودِ كوه چه مى گويد
!شليك نكن كوراكور
،فشنگ هاى اين همه فاصله
روزى
.سينهْ ريزِ خواهرانِ ما خواهد شد”
سید علی صالحی

No comments have been added yet.