احمدرضا احمدی > Quotes > Quote > حیدر liked it

احمدرضا احمدی
“آن كس مي‌تواند از عشق سخن بگويد
كه قوس و قزح را
يك‌بار هم شده
معني كرده باشد
اكنون كسي را
در روشنايي پس از باران
از دار فرود مي‌آرند

هزار پله به دريا مانده‌ست
كه من از عمر خود چنين مي‌گويم
فقط مي‌خواستيم ميان گندم‌زارها بدويم
حرف بزنيم و عاشق باشيم
اما گم‌شدن دل‌هامان را حدس زدند و اكنون
در انتهاي كوچه‌ي انبوه از لاله عباسي
كسي را از دار فرود مي‌آرند


نه باغی معلق، نه بویی از پونه، و نه نقشی بر گلیم
شهر در مذهب خود فرومیرود
و ستون مساجد
در گرد و خاک و مه صبحگاهی میلرزد
او خفته است و در ستون فقراتش
خط سرخی به سوی افق سر باز میکند

گل لاله سرد میشود و یخ میزند
دخیل ها فرومیریزند
و لاله ی خسته
عبور سیاره ها را در ریشه های خود تکرار میکند”
احمدرضا احمدی

No comments have been added yet.