Status Updates From تمرین مدارا: بیست مقاله در ...

«هرکس در هر موقعیتی، و به اعتباری، خود رأس هرم کوچکتری به حساب می‌آید که در هرم‌های بزرگتری محاط است. همه به ابتلای قدرت مبتلایند. رابطه‌ی انسان‌ها با هم، نه رابطه‌ی برابر، بلکه رابطه‌ی بالا و پایین، رئیس و مرئوس، سلطان و رعیت، رهبر و پیرو، یا همان شبان و رمه است.»

در یک کلام فوق‌العاده
کیف کردم واقعا
هرایرانی باید بخونه این اثر رو

به شدت ریویو لازمه کتاب که انشالله فردا پس فردا مینویسم
البته ممکنه یکم توهین آمیز باشه:)

در نظام‌های توتالیتر، شهادت بهتر از اندیشه عمل می‌کند...

And life is like a pipe
And I'm a tiny penny rollin' up the walls inside...

چقد دلم خالیه و راه رفتن با دل خالی چه سنگینه...

من هرچی بگی کم بلدم، جز غم؛
هرچی بگی غم بلدم...

"یکی از اتهاماتی که مطبوعات و منسوبان به مراکز قدرت به کل نویسندگان آزادی‌خواه نسبت می‌دهند، این است که اینان خواهان آزادی جنسی و بی‌بند و باری اخلاقی‌اند؛ هیچ کس هم چون و چرایی نمی‌کند..."

کلا همیشه مد بوده این قضیه که شما از آزادی اینو می‌خواین:)

بازخوانی فرهنگ، همچنان که تمرین انتقاد هست، تمرین مدارا نیز هست.
گسترش ذهنیت انتقادی و افزایش تحمل در برابر اندیشه‌ها و عقاید دیگران، دو روی یک سکه‌اند.

خلاف رای اولوالالباب نیست
که ماه رنگ عوض کرده باشد
یا شب مثل آزادی زنگ زند
گچ سفید جای سرت را نشان می دهد
که چند سالی انگار در اینجا می نشسته ای
و رد انکارت افتاده است بر دیوار
یا شاید نقشی مانده است از تسلیمت
گزاره ای اصلا ناتمام ...

از مشروطه تا به امروز هم تجرید دولت سیاسی به صورت قانون اساسی و بوروکراسی دولت داشته ایم و هم نظام سلسله مراتبی برما حاکم بوده است که زندگی سیاسی جامعه را بنابر روابط سنتی تعریف میکرده است. این تلفیق متناقض دو نظام ادامه دارد در نتیجه هم حکومت داشته ایم هم دولت.اولی هم عمود بر دومی. به همین سبب نیز دولت ها غالبا کارگزار حکومت بوده اند تا تجلی حاکمیت مردم...



نویسنده سال 77 ترور میشه به دست وزارت اطلاعات.

نقد فرهنگ درست در این معنا مفهوم میشود که پایه ی مفروضات مورد پرسش قرار گیرد. یعنی تفکری که باعث رفتار روزانه ی ما و در احمقانه ترین رسوم و ابلهانه ترین نهادها و بی سروصداترین عادات وجود دارد را از سوراخ بیرون بکشیم و بکوشیم که تغییرش دهیم. چشمان مان را باز کنیم و ببینیم آنچه امروز پذیرفته است چون بدیهی و مسلم گرفته میشود دیگر پذیرفته نخواهد بود چون بدیهی و مسلم پنداشته نخواهد شد.