Status Updates From Mémoires d’un antihéros

"Cieszyłem się, kiedy przyjeżdżały — a kiedy odjeżdżały — witałem z ulgą odzyskaną samotność, powrót do moich przyzwyczajeñ, do spokoju i niezależności" feel u bro

Czyżby poczucie winy...?🤔

#derealization

so evil

this is startlingly good.

“My life, my health is my greatest good. … I want to live well and be someone. I want to be sure that I won’t be persecuted, reviled, treated as a lower category being. I have no sense of solidarity with persecuted creatures; they disgust me!”

he is so self-focused that he feels no sympathy for people he will soon become if he continues in inaction. amazing.

با این‌که زندگی خیلی باارزش است، ما همیشه طوری رفتار می‌کنیم که انگار چیزی باارزش‌تر هم وجود دارد... اما مگر چیزی بالاتر از زندگی هم هست؟!
آنتوان دو سنت اگزوپری

آدم‌هایی که کنش دارن لزوماً «قهرمان» نیستن و کسی که اینطوری نیست هم لزوماً «ضد قهرمان» نیست. شاید کسی مثل راوی این داستان بخواد آسه بره و آسه بیاد تا کسی هم کاری بهش نداشته باشه، اما می‌بینیم که یه وقت‌هایی «سیاسی» نبودن بی‌معناست و اون‌هایی هستن که در هر شرایطی با ما کار داشته باشن.

من عاشق ایده‌ی این مجموعه شدم! طراحی و داستان و ترجمه خیلی خوبن، اما متن جاستیفای نشده! دلیلش رو نمی‌دونم و فکر نمی‌کردم انقدررر برام آزاردهنده باشه.