Status Updates From تفسیر و بیش‌تفسیر

,,Dzieło literackie jest jak pasztecik..."

Zaś z tym pasztetem?

essa primeira conferência é basicamente ele falando: rapaziada: não viajemos nmrl segura um pouco não brisa não noia nao chapa. a segunda que eu to lendo ainda é ele mostrando um exemplo de alguém que chapou.

a introdução explica o contexto da produção dos textos, elucida a relevância do debate da época e sintetiza cada uma das falas e das posições tomadas pelos palestrantes. curioso para ver como se desenvolve o pragmatismo deste tal Rorty.

اومبرتو اکو تو تک‌تک کتاباش: تفسیر هرمسی...
ما: می‌دونیم اومبرتو
اومبرتو اکو: نه شما متوجه نیستید نشانه‌شناسی هرمسی...
ما: به خدا می‌دونیم اومبرتو

پیشگفتار رو خوندم. فکر کنم خوندنش بهم خوش بگذره، به خصوص که تا حالا هیچ اثر غیرداستانی‌ای از اکو نخونده‌م و به نظر می‌آد حرفایی که این تو می‌زنه ناقض شیوه‌ی رفتار خودش تو نوشته‌های داستانیشن. کتاب سه درس‌گفتار از اکو رو شامل می‌شه به اضافه‌ی دو فصل که نقد آدمای دیگه‌ن به درس‌گفتارها و بعد جواب اکو. این رفت و برگشتی بودنش هم امیدوارکننده است.

Culler killed it with his lecture — an infinitely better argument that Rorty's

نکته‌ی بسیار مهم مقاله‌ی نخست و مدعای اصلی آقای اکو اینه که میشه تفکیکی قائل شد بین تفسیر یک متن و تفسیر‌هایی که متناسب با بافت معنایی اون متن تفاسیر نامشروع از اون متن قلمداد میشن که اون‌ها نام بیش‌تفسیر رو گرفتند.
البته که ریچارد رورتی در مقام یک متنقد پراگماتیست درباره‌ی ارزش‌گذاری‌های این چنینی هم هشدارهایی داره که اون‌ها هم خوندنی هستند.
دفاع جاناتان کالر از موضع اکو هم مهمه و مطالعه‌ش خالی از لطف نیست.