Status Updates From کارنامه اردشیر بابکان

یه حکایتی تو گلستان می‌خوندم که اسم اردشیر بابکان توش اومده بود؛ فقط می‌خواستم بدونم کیه... و حالا با کلی کتاب نیمه‌کاره، وسط یه روایت افسانه‌ای از عهد ساسانی‌ام!!

چقدر خفن شروع شد خدااا..
داره می‌گه که اردوان، یه گماشته‌ای داشته به اسم بابک که مرزبان و پادشاه پارس بوده و فرزندی نداشته. بابک یه شبانی داشته به اسم ساسان که از نسل شاه بوده ( بابک از این موضوع خبری نداشته. )
بابک چندشب یه‌سری خواب عجیب و غریب می‌بینه که خورشید از سر ساسان طلوع می‌کنه و...
بقیه‌شم دیگه حتماً خودتون برین سراغش و بخونین.
کلاً این متن‌های قدیمی رو دست کم نگیرین تورو خدا.

کاش طاقچه هم مثل فیدیبو پاورقی ها و رفرنس ها رو داخل متن هایپرلینک میکرد.

معرفی می‌کنم:
مهرداد هستم، سست‌عنصرترین علاقمند ادبیات که با کوچیکترین اشاره از سمت دوستان، می‌رم سمت این کتابا.

چه نثری! چه نثری!

مقدمه های قاسم هاشمی نژاد بیش از همه مرا به یاد
دیباچه های دریابندری می اندازد
.عمیق، فکر شده و حاصل دانشی خودآموخته و رشک انگیز
مقدمه ی این کتاب هم از اینگونه است
.
کارنامه ی اردشیربابکان ازمعدود کتابهایی ست که
از هجوم وحشیانه تازیان به ایران
به پایمردی فرهنگیانی ناشناس
به سلامت رسته و
. همچنان به هستی خود ادامه می دهد
مترجم تلاش کرده ترجمه ای آهنگین ومتفاوت ازاین بازمانده ی
دوران درخشان فرهنگ ایرانشهرارائه کند

دانایان گفته اند که به دشمن آن نکند دشمن، که بی خرد با خویشتن کند.