کتاب فارسی کاغذی برایم غنیمت است. کلمهها را بادقتتر از قبل میخوانم و تا بتوانم کند پیش میروم."جایی دیگر" را از جیم قرض گرفتهام. شبها قبل از خواب، با کلمات گلی ترقی،چراغ قوهی کوچک و یک فنجان دمنوش حاوی ملاتونین مینشینم روی بالکن و ده دوازده صفحه پیش میروم.امشب امینه خانم، رسیده به پاریس و دلش برای بچههایش تنگ است.فرانک خانم هم دلش نازکتر از قبل،امینه خانم را بهانه کرد و اشک از همهی صورتش بیرون پاشید.
— Jun 05, 2025 03:50PM
Add a comment