Rana Heshmati > Recent Status Updates

بعد از چهار سال

فکر کنم این بار سومه که دارم می‌خونمش :))
دفعه اول، ۱۲ سال پیش، به عنوان دانش‌آموز برای کلاس زنگ تماشا. این دفعه به عنوان معلم همون کلاس 🫠🐥
بریم ببینیم که نظرم در طول این سال‌ها نسبت بهش چقدر تغییر کرده…

بازخوانی هری‌پاتر شروع شد.
اونم همراه چند دوست عزیز. 😌

تقریبا مطمئنم که قبلا داستان اول رو خونده‌ام. حالا نمی‌دانم به خاطر اسم‌های آشناییه که سلینجر در کتاب‌هاش تکرار می‌کنه، یا اینکه واقعا تو یه مجموعه داستان دیگه‌اش هم این تکرار شده بوده.
کاش حافظه بهتری داشتم. 😪

دوباره بخونیم ببینیم بعد ۱۰ سال چطوریه اوضاع.

گرفتمش دستم ببینم چطوره یهو دیدم ۶۰ صفحه‌شو خوندم.

از توصیفاتش حقیقتا لذت می‌برم. انگار روی آب خوابیدم و موج‌های آروم تکونم میدن.

شروع جذابی داشت.

با خوندن صحبت‌های دریابندری درمورد شاهنامه و گلستان و بوستان دوباره اون شوقم به خوندن ادبیات کهن سربلند کرده و می‌خوام به خودم قول بدم که به زودی بهشون برگردم. :)

دارم دوباره می‌خونمش برای خوندن با بچه‌ها؛
و چقدر جالبه برام حجم صداقت و سادگیش.

نیل گیمن عزیزم

کاش بتونم بهش عمل کنم.
و چقدر تفاوت‌هایی که می‌گه ظریفه 🫠

چند صفحهٔ مقدمه و فصل اول رو خوندم و باهاش گریه کردم.
شاید باید آرمان‌ها و آرزوهام رو یادم بیارم. و اونقدی دیوونه باشم که فکر کنم می‌شه دنیا رو عوض کرد.
فعلا که فوق‌العاده شروع شده. امیدوارم همینطور پیش بره.

واقعا خوندن کتاباش حال می‌ده!

یه کم داره ترسناک میشه دیگه :))

می‌خواستم بگم: هیچ فکر نمی‌کردم به اینجاها بکشه داستان، که دیدم اتفاقا خیلی هم فکر می‌کردم. :))

خب… داره جالب می‌شه!

دلم می‌خواد هر کلمه‌ش رو ببلعم. :)) دلم می‌خواد باهاش زندگی کنم.
دلم نمی‌خواد تموم شه، و در عین حال نمی‌تونم خوندنش رو متوقف کنم.
و عمیقا امیدوارم که پایانش ناامیدم نکنه. 🥲

فوق‌العاده داره پیش میره و واقعا تا اینجاشو دوست داشتم!

بی‌نهایت کند پیش می‌ره و خیلی اذیتم کرده