NarXeS > Recent Status Updates

وای وای وای!!!
چقدر از این خانواده بدم میاد! چقدر حال بهم زن و رو مخن!
چقدر از مامانش بدم میا!!
وای خدا بهم صبر بده، وگرنه کتابو پاره می‌کنم!!!!! (درواقع گوشی رو پرت می‌کنم تو دیوار:دی)

بالاخره تصمیم گرفتم ادامه‌ش رو هم بخونم چون دیگه از دیدنش توی قفسه Currently Reading خسته شدم :دی
حالا هم بهتره روی همون «شروع خوندن کتاب به زبان اصلی» تمرکز کنم و محتوا رو فاکتور بگیرم. به‌هر حال به‌عنوان تمرین زبان شروع کرده بودم به خوندنش.

وای که چه ترجمه‌ی بدی! چه ویراستاری بدی!
ترجمه فرشته مهری / انتشارات ملینا
باید به دوستام یاد بدم وقتی می‌خوان برام کتاب بخرن از چه انتشاراتی باشه•-• (البته دندون اسب‌پیشکشی رو نباید شمرد، همین که می‌دونست کتاب پلیسی جنایی دوست دارم خودش خیلی خوبه)
ولیییی واقعا دچار «کمبود کتاب کاغذی» شدم بس که از طاقچه خوندم وگرنه همین الان عطای این کتابو هم به لقاش می‌بخشیدم...

به‌طرز شگفت‌انگیزی موقع قدم زدن بین قفسه‌های کتابخونه یه بار دیگه آتش بدون دود برام چشمک زد و خوندنش برای بار دوم همونقدر جذابه که بار اول...
قلم نادر ابراهیمی مثل جادو و معجزه‌ست :)))

همش با خودم می‌گفتم درس‌های دانشگاه به چه دردی می‌خوره تا شروع به خوندن این کتاب کردم. واقعا انگار قبلا داشتم پیش‌نیاز براش پاس می‌کردم چون معلوم نیست دارم چند واحد از رشته‌ی روانشناسی می‌خونم یا رمان...؟
اما هرچی که هست دوستش دارم🤌✨

امیلی! امیلی! امیلییییی!!!
واقعا اگر با دین پریست ازدواج کنه بقیه کتاب رو نمی‌خونم!! درسته هم صحبت خوبیه اما به عنوان همسر؟ با بیشتر از بیست سال فاصله سنی؟ اونم وقتی خودت رو با تدی توی خانه مایوس تصور می‌کنی درحالی که کنار دین نشستی؟ کامان گرل!!
اون دختر کله‌شق با نگاه‌های ماری گونه کجا رفته تا توی صورت دین پریست اخم کنه؟ واقعا چطور به خودش اجازه می‌ده با دختر دوستش ازدواج کنه؟
وای خدا! چقدر عصبی‌م!!!

خب... شروع می‌کنیم کتابخوندن به زبان انگلیسی رو با یک قدم خیلی خیلی خیلی کوچک!!

خواهش می‌کنم... همینطور زیبا بمون!

Actually it's FUN!

نبوغ دیرپا‌تر از زیبایی‌ست و به همین دلیله که ما برای دانش‌اندوزی آنقدر به خودمان زجر می‌دهیم.در تنازع وحشیانه برای بقا ما به چیزی نیازداریم که ماندگار باشه،و مغزمان رو پر می‌کنیم از اطلاعات و زباله،به این امید ابلهانه که در دنیا جایی داشته‌باشیم،انسان کاملا آگاهی باشیم،انسان آرمانی مدرن باشیم.ولی مغز انسان آرمانی مدرن چیز مزخرفی‌ست؛مثل مغازه سمساری،پر از گردوخاک و چیز‌های بدرد نخور و قیمت هرچیز بیش از ارزش واقعی‌اش.