Zahra Heidari > Recent Status Updates

چیزایی که نمی دونم انقدر زیاده که نمی دونم باید چی کار کنم

یادت باشد که نا امنی بدترین بلایی است که سر ملتی می آید، بی قانونی، بی نظمی، به فکر مردم نبودن و این چیز ها.
بعدش هم بلوا شد.

مگر ما می توانیم شخصیت ادم ها را تعیین کنیم؟
چرا هر کس که به های و هوی دنیا دل نمی دهد، می شود بی سر و پا؟

زن: پر نگو موبد در مردمان به تو باور نیست از بس ستم دیده اند.
سردار: نفرین بر سپهر از این پیشتر زبان ان را که چنین می گفت از حلقوم به در اوردیم.
زن: جز در اوردن زبان کاش شما را هنر دیگری نیز بود.

دشمن تو این سپاه نیست پادشاه. دشمن را تو خود پرورده ای.
دشمن تو پریشانی مردمان است؛ورنه از یک مشت ایشان چه می آمد؟

باید کاملش کنیم.
کامل کردن از بشر ناقص بعید است.

انسان ها اغلب احساس نیاز می کردند تا جنبه ای از خودشان را برای به نمایش گذاشتن مقابل رهگذران اماده کنند مثل اینکه در ویترین فروشگاه باشند

چمن های هر سه سرزمین بلند بودند و وقتی باد می وزید طوری تکان می خوردند که انگار رهگذر نامرئی شتابان در میانشان می دود

بعضی اوقات انسان ها در لحظات خاصی هم زمان با شادی، اندوه هم روی شونه هاشون سنگینی می کنه

طوری دعوا می کردند که انگار مهم ترین چیز این بود که تا جای ممکن به یکدیگر آسیب برسانند

فکر کردم چه حسی دارد خانه ای پیدا کنی و بعد بفهمی بچه ات تو را نمی خواهد به ذهنم نرسیده بود که یک ربات هم ممکن است با بچه ای باشد که از او متنفر است و می خواهد او سر به نیست شود ولی در کنار یکدیگر به زندگی ادامه دهند

جهانی که از طریق فضای مجازی برای مان به نمایش در می آید نه عجیب و غریب بلکه طبیعی به چشم می آید چرا که فقدان حس عجیب بودن نشانه سازگاری است و میزانی که ما سازگاری یافته ایم خود سنجه ای است گویای درجه ای که تغییر کرده ایم

آنت این سرکشی تن را حس می کرد و خود را از آن خوار می یافت

آنت روژه را دوست داشت او را با آرزویی سوزان تر از آنجه بدان معترف بود می خواست ولی هرگز امکان نداشت سیلوی را فدای او کند

اعتقادی که به بحث گذاشته نشود کم تر در خطر تزلزل است

در هر حال به این نیاز دارم که احساس کنم آزادم چنین کاری بکنم ، آزادم که بخواهم آزادم‌که نفس بکشم آزاد … آزادم که آزاد باشم حتی اگر نمی بایست آزادی خود را به کار برم

مراجعه به هایلایت ها

بخش های علامت زده شده فوق العاده مهم

پدرم استقلال فراوانی برایم قایل می شد که من از آن سو استفاده نمی کردم زیرا در نظرم چیزی کاملا طبیعی می نمود زیرا جنبه ی سالمی داشت

من بیش از آنچه تواناییش در من هست دوست ندارم وعده بدهم

من بیش از آنچه تواناییش در من هست دوست ندارم وعده بدهم

هایلایت

هایلایت

هایلایت ها

از اینجا بخش مورد علاقم از گفت و گوی روژه و آنت شروع میشه

بخش هایلایت شده

بخش هایلایت شده مهم

تنها عظمت زناشویی در عشق یگانه است و وفاداری دو‌ قلب به یکدیگر اگر این را هم از دست بدهد دیگر جز پاره ای برخورداری های عملی برایش چه باقی می ماند؟

تنها عظمت زناشویی در عشق یگانه است و وفاداری دو‌ قلب به یکدیگر اگر این را هم از دست بدهد دیگر جز پاره ای برخورداری های عملی برایش چه باقی می ماند؟