از هرکسی که تازه با او آشنا شده بودم یم قران و دو قران می گرفتم و برای شاگردان دفترو مداد و قلم تهیه میکردم, صابون می خریدم و برای خانواده ها میفرستادم و اغلب برای آموختن طرز معالجه ی کچلی به خانه ها میرفتم. در آن ایام اگر بنا می شد بچه های کچل را به کلاس راه ندهند دبستان بسته می شد. درس دادن به آن همه بچه کار آسانی نبود . تهیه درس و کارهای روز بعد برای من وسیله سرگرمی نیز بود
— Jan 06, 2023 01:29AM
Add a comment