asø’s Reviews > مواجهه با مرگ > Status Update
asø
is on page 200 of 598
جان به راحتی برداشتن چیپس از طبقهی اول استند، به سمت قلب خانمی قدم برداشت. و به راحتی باز کردن در چیپس، سر صحبت رو باهاش باز کرد. حالا اگه ما بودیم؟ اون استند چیپسها سقوط میکرد روی سرمون. و موقع باز کردن در چیپس هم یهو این کیسهی چیپس از دستمون مثل ماهی سر میبرد و میافتاد زمین. خیلی شیک و جذاب.
— Sep 10, 2025 06:12PM
Like flag
asø’s Previous Updates
asø
is on page 208 of 598
جان = اسپایدر.
من = این یکی پسر آنانسی، فکر کنم چارلز یا شایدم چارلی.
— Sep 10, 2025 06:33PM
من = این یکی پسر آنانسی، فکر کنم چارلز یا شایدم چارلی.
asø
is on page 200 of 598
یه طوری قلب دختره رو برداشت که برداشتن چیپس از استند شوخی، یه طوری قلبش رو دزدید که این علی بابا و این سر دستهی چهل دزد بیاند بپرسند: کلاسهات رو آنلاین برگزار میکنی؟ جزوه میدی؟ ظرفیت کلاسهات که پر نشده؟
جالب میشه فصل بعد ببینم با دختره داره لباس عروس انتخاب میکنه و یهو میگه: بریم بستنی بخوریم؟ ترش یا شیرین؟ سرگیجه نداری؟ تهوع چی؟ پاستیل میخوای؟ نظرت چیه صبر کنیم لوبیامون دنیا بیاد بعدش جشن بگیریم؟
— Sep 10, 2025 06:21PM
جالب میشه فصل بعد ببینم با دختره داره لباس عروس انتخاب میکنه و یهو میگه: بریم بستنی بخوریم؟ ترش یا شیرین؟ سرگیجه نداری؟ تهوع چی؟ پاستیل میخوای؟ نظرت چیه صبر کنیم لوبیامون دنیا بیاد بعدش جشن بگیریم؟
asø
is on page 200 of 598
شاید کسی باورش نشه ولی جان رفت لیچرلی گفت: جون! چه دافی! بخوریمت.
جدی جدی این رو گفت. باورم نمیشه. در نمیدونم دیت سوم شاید؟ چه خوش اشتها هستی جان، یه وقت رودل یا ترش نکنی.
اندرو مارل: صد خط در ستایش چشمها، صد خط غزل فقط برای رنگ چشمها و موها. دعوا دادن زمین و آسمون در شعر.
دختره: برو گمشو مرتیکهی هیز.
و
جان: بخوریمت! جون چه دافی. بخوریمت؟
دختره: گیگل و بلاش. سرخ و سفید شدن و بیشتر از آفتابپرست رنگ عوض کردن.
— Sep 10, 2025 06:02PM
جدی جدی این رو گفت. باورم نمیشه. در نمیدونم دیت سوم شاید؟ چه خوش اشتها هستی جان، یه وقت رودل یا ترش نکنی.
اندرو مارل: صد خط در ستایش چشمها، صد خط غزل فقط برای رنگ چشمها و موها. دعوا دادن زمین و آسمون در شعر.
دختره: برو گمشو مرتیکهی هیز.
و
جان: بخوریمت! جون چه دافی. بخوریمت؟
دختره: گیگل و بلاش. سرخ و سفید شدن و بیشتر از آفتابپرست رنگ عوض کردن.
asø
is on page 200 of 598
یه جا خانمی داره دربارهی این مرتیکه جان بلند بلند فکر میکنه و جان دقیق نقطهی مقابل من. چندتا ویژگی رو داشت میگفت که با خوندن هر کدوم اینطور بودم "عه! چقدر من! من هم همینطور." که یهو گفت: خوشبختانه جان اصلا اینطور نبود. خیلی هم عالی.
— Sep 10, 2025 05:56PM
asø
is on page 200 of 598
کاش در دنیای واقعی میشد به همون سادگی که جان رفت مخ این خانم زیبا رو با جملهی "چه پاهات خوشفرم" زد، میشد یه دو کلام با کسی همصحبت شد ... حالا تا مرحلهی دوستی که خداوند مهربان -اگه وجود داره- کریم و رحیم هست. جان با سرعت رعد و برق دل خانمی رو برد، من هنوز توی فکر این هستم که ته پیام اموجی بذارم یا نه. آه. براش پینک فلوید بفرستم یا زپ؟ لایق زپ هست؟ آه جان، کاش مثل تو راحت میگفتم: چه چشمهای خوشرنگی!
پا هنوز نه.
— Sep 10, 2025 05:52PM
پا هنوز نه.
asø
is on page 82 of 598
فقط دیالوگهای جان رو میذارم، برداشت با خودتون که آیا جان، دانشجوی ترم هشتم هنر که میخواد دخترها رو ببره گالری زیرزمینی و نقاشیشون کنه یا من بدبین هستم.
-کسی تا حالا نقاشیت کرده؟
-قیافهت خیلی نقاشیپذیره.
-هیکلت حالت عجیبی داره.
-پاهات چه بلند. چه خوشفرم.
-از پاهای بلند خوشم میآد. عجیبه که تو قدت کوتاه، ولی پاهات بلند.
چند دقیقه بعد: امشب کار خاصی نداری که؟ بریم شام. بریم یه جایی کمی صفا کنیم.
جان آرام باش.
— Sep 08, 2025 12:03PM
-کسی تا حالا نقاشیت کرده؟
-قیافهت خیلی نقاشیپذیره.
-هیکلت حالت عجیبی داره.
-پاهات چه بلند. چه خوشفرم.
-از پاهای بلند خوشم میآد. عجیبه که تو قدت کوتاه، ولی پاهات بلند.
چند دقیقه بعد: امشب کار خاصی نداری که؟ بریم شام. بریم یه جایی کمی صفا کنیم.
جان آرام باش.
asø
is on page 82 of 598
کی فکرش رو میکرد جان کیسهای با گفتن "چه پاهای خوشفرم و شکیلی" مخ بزنه؟
بعد جان کیتس از این طرف خون قلب خودش رو در جوهردان بریزه تا شعر یا غزلی رومانتیک بنویسه اما تراژدی ترین عشق رو داشته باشیه و یهو خیلی زود و ناکام از دنیا بره-
— Sep 08, 2025 11:50AM
بعد جان کیتس از این طرف خون قلب خودش رو در جوهردان بریزه تا شعر یا غزلی رومانتیک بنویسه اما تراژدی ترین عشق رو داشته باشیه و یهو خیلی زود و ناکام از دنیا بره-
asø
is on page 82 of 598
جان یه طوری پاهای این دختر رو دید زد که اگه ازش میپرسید: شما چه ژانر موزیکی میپسندی؟
جان میگفت: اوه. البته که شوگیز.
— Sep 08, 2025 11:44AM
جان میگفت: اوه. البته که شوگیز.
asø
is on page 82 of 598
باورتون میشه در ساعت اول دیت جان به دختره گفت: چه پاهای شکیلی. -و خیلی پاهاش رو کریپ تماشا کرد- و دختره گیگل کرد؟ بلاش شد؟ و تعریف متقابل کرد که وای پاهای خودتون هم؟ باورتون میشه؟ حالا ما به یکی میگفتیم که اوه. چه پاهای شکیلی، کفش رو در میآورد و پاشنهی سوزنیش رو به سمت چشم ما نشونه میرفت. میرفت توی توییتر توییت میزد که مردم چه بیشرم و حیا شدند.
چه پاهای شکیلی. تعریفها روزهای اول رابطه.
— Sep 08, 2025 11:41AM
چه پاهای شکیلی. تعریفها روزهای اول رابطه.
asø
is on page 82 of 598
جان تا دختره رو دید گفت: چه پاهای خوشتراشی و شکیلی داری بانو.
جان حالا وقت بود برای این حرفها، این رو برای دیت شیشم رو میذاشتی نه ساعت اول. وای تا دختره رو دید بهش گفت: جوون چه پاهایی بانو. بده کفش شما رو لیس- واکس بزنیم.
وای. باورم نمیشه. چه پر رو. خیلی خندهداره. وای. حالا همین جان فردا که با خانمی دعواش بشه، فوتشیم میکنه و میگه: زنیکهی لنگ لک لکی، جمع کن پاهات رو رفت توی چشم من، کور کردی ما رو. اه.
— Sep 08, 2025 11:37AM
جان حالا وقت بود برای این حرفها، این رو برای دیت شیشم رو میذاشتی نه ساعت اول. وای تا دختره رو دید بهش گفت: جوون چه پاهایی بانو. بده کفش شما رو لیس- واکس بزنیم.
وای. باورم نمیشه. چه پر رو. خیلی خندهداره. وای. حالا همین جان فردا که با خانمی دعواش بشه، فوتشیم میکنه و میگه: زنیکهی لنگ لک لکی، جمع کن پاهات رو رفت توی چشم من، کور کردی ما رو. اه.

