Ali Ahmadi’s Reviews > پیشاهنگان شعر پارسی > Status Update
Ali Ahmadi
is 47% done
کمی آناتومی با کسایی.
یک جام خونِ بچهی تاکم فرست از آنک/هم بوی مُشک دارد و هم گونهی عقیق
تا ما به یاد خواجه دگر بار پر کنیم/از خون خوشه، اَکحَل و قیفال و باسلیق
حرف کلیش اینه که لیترالی میخواد شراب رو بزنه به رگ. اما کدوم رگها؟ سه رگ دست/بازو:
— Oct 18, 2025 07:17AM
یک جام خونِ بچهی تاکم فرست از آنک/هم بوی مُشک دارد و هم گونهی عقیق
تا ما به یاد خواجه دگر بار پر کنیم/از خون خوشه، اَکحَل و قیفال و باسلیق
حرف کلیش اینه که لیترالی میخواد شراب رو بزنه به رگ. اما کدوم رگها؟ سه رگ دست/بازو:
23 likes · Like flag
Ali’s Previous Updates
Ali Ahmadi
is 66% done
جهان بر شِبه داود است و من چون اوریا گشتم/جهانا یافتی کامت کنون زین بیش مَخریشم
— ابوطاهر خسروانی
داوود عاشق همسر اوریا، فرمانده لشکرش، میشه. و برای این که اونو رو از سر راهش برداره، میفرستهش به نبردی در دوردست که کشته بشه و بعد با بِتشَبَع ازدواج میکنه و سلیمان به دنیا میاد.
این داستان تو قرآن نیست و یهودیان زیادی هم تو فلمروی سامانیان نبودن، اما تاریخ بلعمی بهش اشاره کرده و ممکنه منبع این شعر از اونجا بیاد.
— 10 hours, 17 min ago
— ابوطاهر خسروانی
داوود عاشق همسر اوریا، فرمانده لشکرش، میشه. و برای این که اونو رو از سر راهش برداره، میفرستهش به نبردی در دوردست که کشته بشه و بعد با بِتشَبَع ازدواج میکنه و سلیمان به دنیا میاد.
این داستان تو قرآن نیست و یهودیان زیادی هم تو فلمروی سامانیان نبودن، اما تاریخ بلعمی بهش اشاره کرده و ممکنه منبع این شعر از اونجا بیاد.
Ali Ahmadi
is 65% done
این مضمون که رنگ کردن مو و ریش در پیری چیزی جز فریب دادن خود آدم نیست فراوان در اشعار دورهی سامانی دیده میشه، مثل این دو بیت از ابوطاهر خسروانی:
عجب آید مرا ز مردم پیر/که همی ریش را خضاب کند
به خضاب از اجل همی نرهد/خویشتن را همی عذاب کند
— 10 hours, 24 min ago
عجب آید مرا ز مردم پیر/که همی ریش را خضاب کند
به خضاب از اجل همی نرهد/خویشتن را همی عذاب کند
Ali Ahmadi
is 64% done
بیاور آن که گواهی دهد ز جام که «من/چهار گوهرم اندر چهار جای مدام
زمرد اندر تاکم عقیقم اندر غژب/سهیلم اندر خم آفتابم اندر جام»
— بوالعلا شوشتری
بازی شاعر با عناصر چهارگانه و اشکال مختلف انگور. غورههای نارس زمردگون، دانههای رسیده و جداافتادهی شبیه به عقیق، درخشان چون ستارهی سهیل در خُم و تابان مانند آفتابی در جام. (این که بوالعلا واقعن شوشتری بوده و اگه آره، چرا این همه راه اومده به قلمروی سامانی رو نمیدونیم.)
— Nov 15, 2025 02:09AM
زمرد اندر تاکم عقیقم اندر غژب/سهیلم اندر خم آفتابم اندر جام»
— بوالعلا شوشتری
بازی شاعر با عناصر چهارگانه و اشکال مختلف انگور. غورههای نارس زمردگون، دانههای رسیده و جداافتادهی شبیه به عقیق، درخشان چون ستارهی سهیل در خُم و تابان مانند آفتابی در جام. (این که بوالعلا واقعن شوشتری بوده و اگه آره، چرا این همه راه اومده به قلمروی سامانی رو نمیدونیم.)
Ali Ahmadi
is 64% done
بِدان منگر که مِی منع است، مِی خور/لوقت الورد شرب الخمر جائز
مگرد ای چرخ گردان جز به نیکی/بر این رستمدلِ حاتمجوائز
:
کاری نداشته باش که می حرامه چون به فصل بهار خوردنش عیبی نداره
تو ای روزگار، همیشه به کام [امیر] باش که دلی چون رستم و بخششی چون حاتم طائی داره.
(بدیع بلخی اینجا از ترکیب نوآورانهی عربی و فارسی استفاده میکنه، هم با ترکیب مصرعها —آرایهی تلمیع— و مهمتر با آوردن رستم ایرانی در کنار حاتم عربی.)
— Nov 15, 2025 01:43AM
مگرد ای چرخ گردان جز به نیکی/بر این رستمدلِ حاتمجوائز
:
کاری نداشته باش که می حرامه چون به فصل بهار خوردنش عیبی نداره
تو ای روزگار، همیشه به کام [امیر] باش که دلی چون رستم و بخششی چون حاتم طائی داره.
(بدیع بلخی اینجا از ترکیب نوآورانهی عربی و فارسی استفاده میکنه، هم با ترکیب مصرعها —آرایهی تلمیع— و مهمتر با آوردن رستم ایرانی در کنار حاتم عربی.)
Ali Ahmadi
is 63% done
اگر به دولت با رودکی نمی مانم/عجب مکن سخن از رودکی نه کم دانم
هزار یک زان کو یافت از عطای ملوک/به من دهی سخن آید هزار چندانم
ابوزراعه معمری چی میگه؟ میگه علت تفاوت من با رودکی نه استعداد یا هر چیز درونی، که پوله! یک هزارم صلههایی که رودکی میگیره رو اگه من میگرفتم، هزار برابر بهتر ازون براتون میگفتم.
و جای دیگهای هم اینطوری از بدشانسی (خودش؟) میگه:
— Nov 04, 2025 10:46PM
هزار یک زان کو یافت از عطای ملوک/به من دهی سخن آید هزار چندانم
ابوزراعه معمری چی میگه؟ میگه علت تفاوت من با رودکی نه استعداد یا هر چیز درونی، که پوله! یک هزارم صلههایی که رودکی میگیره رو اگه من میگرفتم، هزار برابر بهتر ازون براتون میگفتم.
و جای دیگهای هم اینطوری از بدشانسی (خودش؟) میگه:
Ali Ahmadi
is 62% done
اگزوتیسم ایرانی:
گر ببخشد حُسن خود بر زنگیان/تُرک را بیشک ز زنگ آید حسد
— ابوشعیب هروی
وقتی صحبت از زیبایی و زشتی میشه معمولن اشارهای به ایرانیها و عربها نداریم، بلکه شاعر میره سراغ بردگانی که از سرزمینهای دیگه اومدن. زنگیان سیاهپوستانی بودن که از شرق آفریقا به عنوان برده آورده میشدن، و ترکها اقوامی بودن که در آسیای میانه، غرب چین و مغولستان زندگی میکردن.
— Nov 04, 2025 10:42PM
گر ببخشد حُسن خود بر زنگیان/تُرک را بیشک ز زنگ آید حسد
— ابوشعیب هروی
وقتی صحبت از زیبایی و زشتی میشه معمولن اشارهای به ایرانیها و عربها نداریم، بلکه شاعر میره سراغ بردگانی که از سرزمینهای دیگه اومدن. زنگیان سیاهپوستانی بودن که از شرق آفریقا به عنوان برده آورده میشدن، و ترکها اقوامی بودن که در آسیای میانه، غرب چین و مغولستان زندگی میکردن.
Ali Ahmadi
is 62% done
شاعر درباری خلاق، یا ترکیب کردن مرثیهی شاه درگذشته و مدح شاه بهتختنشسته:
پادشاهی گذشت خوبنژاد/پادشاهی نشست فرخزاد
زان گذشته زمانیان غمگین/زین نشسته جهانیان دلشاد
بنگر اکنون به چشم عقل و بگو/هر چه بر ما ز ایزد آمد داد
گر چراغی ز پیش ما برداشت/باز شمعی به جای او بنهاد
– ابوالعباس رَبَنجَنی
(صد سال بعدتر، فرخی سیستانی همین ابیات رو در رثای سلطان محمود و مدح سلطان مسعود تو شعر خودش تضمین میکنه.)
— Nov 03, 2025 02:01AM
پادشاهی گذشت خوبنژاد/پادشاهی نشست فرخزاد
زان گذشته زمانیان غمگین/زین نشسته جهانیان دلشاد
بنگر اکنون به چشم عقل و بگو/هر چه بر ما ز ایزد آمد داد
گر چراغی ز پیش ما برداشت/باز شمعی به جای او بنهاد
– ابوالعباس رَبَنجَنی
(صد سال بعدتر، فرخی سیستانی همین ابیات رو در رثای سلطان محمود و مدح سلطان مسعود تو شعر خودش تضمین میکنه.)
Ali Ahmadi
is 61% done
تمام آنچه در ایرانِ هزار سال پیش سرگرمی و هنر حساب میشد:
ای آن که نداری خبری از هنر من/خواهی که بدانی که نِیَم نعمتپرورد
اسپ آر و کمند آر و کتاب آر و کمان آر/شعر و قلم و بربط و شطرنج و می و نرد
– آغاجی بخارایی
(نعمتپرورد: نازپرورده)
— Nov 03, 2025 01:55AM
ای آن که نداری خبری از هنر من/خواهی که بدانی که نِیَم نعمتپرورد
اسپ آر و کمند آر و کتاب آر و کمان آر/شعر و قلم و بربط و شطرنج و می و نرد
– آغاجی بخارایی
(نعمتپرورد: نازپرورده)
Ali Ahmadi
is 60% done
دیدم سیاهروی عروسانِ سبزموی/کز غم، دلم به دیدن ایشان بیارمید
من دست هر زمان به یکی کردمی و شاد/بودم بدانچه دست به ایشان همی رسید
آگه نبود هیچ که دهقان مرا ز دور/با آن بزرگوار عروسان همی بدید
با من ز شرم هیچ نیارَست گفت لیک/از بهر و نام و ننگ یکی تیغ برکشید
وآن گردن لطیف عروسان همی گرفت/پیوندشان به تیغ برنده همی برید
بشّار مَرغزی قصیدهای بسیار زیبا در وصف شراب داره که البته بازتابی از عقاید زنستیزانهی اون دورانه.
— Oct 31, 2025 08:39PM
من دست هر زمان به یکی کردمی و شاد/بودم بدانچه دست به ایشان همی رسید
آگه نبود هیچ که دهقان مرا ز دور/با آن بزرگوار عروسان همی بدید
با من ز شرم هیچ نیارَست گفت لیک/از بهر و نام و ننگ یکی تیغ برکشید
وآن گردن لطیف عروسان همی گرفت/پیوندشان به تیغ برنده همی برید
بشّار مَرغزی قصیدهای بسیار زیبا در وصف شراب داره که البته بازتابی از عقاید زنستیزانهی اون دورانه.
Ali Ahmadi
is 58% done
عشق او باز اندر آوردم به بند/کوششِ بسیار نامد سودمند
عشق دریایی کرانه ناپدید/کی توان کردن شنا ای هوشمند؟
عشق را خواهی که تا پایان بری/بس که بپسندید باید ناپسند
زشت باید دید و انگارید خوب/زهر باید خورد و انگارید قند
توسَنی کردم ندانستم همی/کز کشیدن تنگتر گردد کمند
***
دعوت من، بر تو آن شد کایزدت عاشق کناد/بر یکی سنگیندلِ نامهربان چون خویشتن
تا بدانی درد عشق و داغ مهر و غم خوری/تا به هجر اندر بپیچی و بدانی قدر من
— Oct 31, 2025 07:51PM
عشق دریایی کرانه ناپدید/کی توان کردن شنا ای هوشمند؟
عشق را خواهی که تا پایان بری/بس که بپسندید باید ناپسند
زشت باید دید و انگارید خوب/زهر باید خورد و انگارید قند
توسَنی کردم ندانستم همی/کز کشیدن تنگتر گردد کمند
***
دعوت من، بر تو آن شد کایزدت عاشق کناد/بر یکی سنگیندلِ نامهربان چون خویشتن
تا بدانی درد عشق و داغ مهر و غم خوری/تا به هجر اندر بپیچی و بدانی قدر من
Comments Showing 1-7 of 7 (7 new)
date
newest »
newest »
Hamed wrote: "نه! هولی شاتوت! محشر بود این شعر و توضیحات. دستت درد نکنه علی آقا [ایموجی تعظیم]"شعر محشر بود، من فقط وسیله بودم :))
سر کلاس جریانشناسی شعر معاصر اسم این کتاب رو شنیدم و یادم نبود کجا دیدمش، گودریدز رو باز کردم یادم اومد توی آپدیتهای شما باهاش آشنا شده بودم. :)
Mohadeseh wrote: "سر کلاس جریانشناسی شعر معاصر اسم این کتاب رو شنیدم و یادم نبود کجا دیدمش، گودریدز رو باز کردم یادم اومد توی آپدیتهای شما باهاش آشنا شده بودم. :)"پوزش بابت دیر جواب دادن...خوشحالم که یه جورایی مفید بوده بلاخره :)) و برام جالب بود که بدونم چه ربطی به شعر معاصر داره این کتاب
ربط مستقیمی نداره، در واقع یه درس دیگه هست تحت عنوان همین پیشگامان ادبیات فارسی که توش خیلی دقیقتر این نویسندگان و شاعران بررسی میشن و فکر کنم این کتاب منبع اون درسه. اما اون جلسه استاد داشتن برداشتی از ادبیات ایران بعد از اسلام تا معاصر بر اساس نظریه انقلاب علمی کوهن ارائه میدادن، و یه بخش از اون نظریه (پیشعلم) به دو قرن سکوت مپ میشد و گفتن اگر آشنایی بیشتری نیاز داریم به همین کتاب مراجعه کنیم. خلاصه این بخش از ادبیات ایران به دلیل پراکندگیاش و نداشتن ساختار، تا وقتی که رودکی میاد و ساختار دومصرعی جا میافته و... به فاز پیشعلم کوهن مپ میشه. فازهای بعدی هم همینطور میشن به ترتیب: ۲- از رودکی تا پایان قرن ۹، ۳- سبک هندی و دوران بازگشت، ۴- شعر مشروطه و تولد شعر نو نیمایی. دیدگاه قشنگیه ولی خب همونطور که سر کلاس هم گفتن اگر شواهد بیشتری از دوران قبل از رودکی داشتیم با دقت بیشتری میشد حرف زد.



— قیفال: سیاهرگ سفالیک یعنی «مربوط به سر» در حالی که به سر ربطی نداره. (تئوری دیگهای هم هست که میگه ریشهی یونانی نداره، بلکه از اَلکِفل عربی میاد، به معنای پهلو یا بیرون. اما موقع ترجمهی قانون ابن سینا به لاتین براش معادل کفالوس/سفالوس رو انتخاب کردن)
— باسلیق: سیاهرگ بازیلیک یعنی «سلطنتی» که البته منطقی براش پیدا نمیکنم.