Elham’s Reviews > اعترافات > Status Update

پایان کتاب اول.
تا اینجا داستان جالب بوده. جوانی روسو مثل هر جوان دیگه ای با آزمون و خطا میگذره. احساساتی که تجربه میکنه و تلاشش برای زنده ماندن و کار پیدا کردن بسیار صادقانه بوده.
بعضی توصیفات و حرفها طولانی اند و کمی حوصله سربر میشه اما خب روسو این براش مهم نبوده که حوصله خواننده سر نره.. تلاشش بر این بوده که هر اتفاقی که از نظر خودش مهم بوده رو صادقانه بنویسه و موفق هم بوده.

پایان دفتر دوم.

به هنگام کامکاری بخت، پشیمانی به خواب می رود و در دوران بداقبالی، رو ترش می کند.

برای پی بردن به سر درون دیگران، همیشه بدترین راه پنهان کردن مکنونات ضمیر خویش است.

علت اینکه در عشق ورزی با زن ها موفقیت کمی به دست آورده ام همیشه این بوده است که آنها را زیاده دوست داشته ام.

در ۱۶ سالگی وقتی روسو به یه کلیسا میره تا آموزش ببینه، یکی از هم دوره ای هاش بهش نزدیک میشه و روسو هم از همه چیز بی خبر و طرف قصد تجاوز بهش رو میکنه، روسو از این کار خوشش نمیاد و اونو با عصبانیت دور میکنه. بعد فکر میکنه کار درست اینه که به بزرگ تر های کلیسا گزارش بده. بزرگان کلیسا سعی میکنن روسو رو قانع کنند که برای کسی که هدف این کار بوده توهین نیست و میگن میتونستی حتی به این کار تن بدی و دردی نداره.
چقدر مریضن اینا

در ۱۶ سالگی وقتی روسو به یه کلیسا میره تا آموزش ببینه، یکی از هم دوره ای هاش بهش نزدیک میشه و روسو هم از همه چیز بی خبر و طرف قصد تجاوز بهش رو میکنه، روسو از این کار خوشش نمیاد و اونو با عصبانیت دور میکنه. بعد فکر میکنه کار درست اینه که به بزرگ تر های کلیسا گزارش بده. بزرگان کلیسا سعی میکنن روسو رو قانع کنند که برای کسی که هدف این کار بوده توهین نیست و میگن میتونستی حتی به این کار تن بدی و دردی نداره.
چقدر مریضن اینا

پایانِ دفتر اول. ژان ژاک تا سنِ ۱۶ سالگی.
بسیار با جزئیات وقایع کودکی اش رو تعریف کرده ولی اصلا خسته کننده نیست برام. هر اتفاق و هر جمله اش معنی داره و جذاب تعریف می‌کنه و کلی نکته تربیتی هم از توی همین وقایع میشه پیدا کرد.

«پولی که در اختیار داریم وسیله‌ی آزاد بودن است. پولی که به دنبالش هستیم، وسیله ‌ی بردگی.»