Mohammad Hanifeh’s Reviews > سوگ مادر > Status Update

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is on page 34 of 128
یک‌باره دیدم که بشر چقدر عاجز است و چون مرگ می‌رسد، گرچه بی‌گاه و ستم‌کار باشد، باید با دست بسته و چشم‌های باز سر فرود آورد. آن وقت‌ها بشردوستی احساساتی و بی‌منطقی داشتم. انسانِ پندارِ خودم را واقعیت انسان می‌انگاشتم و می‌پرستیدم. هرگز نمی‌خواستم بپذیرم که چنین انسانی این‌قدر زبون و بیچارۀ نظامی کور و سنگ‌دل باشد. این درد مرا می‌کشت.
Mar 04, 2024 02:50AM
سوگ مادر

6 likes ·  flag

Mohammad’s Previous Updates

Mohammad Hanifeh
Mohammad Hanifeh is on page 57 of 128
من باید با این تنهایی خو کنم. هرگز از خود نپرسیده‌ام که آیا باید زندگی کرد یا نه؟ گیاه باید بروید، چون گیاه است و جز نمو چیز دیگری نیست. از این بابت من مردی ابتدایی و غریزی هستم. همیشه از خود پرسیده‌ام چگونه باید زیست. اما خودِ زیستن سؤال ندارد؛ باید زیست، چون باید زیست. اکنون دوران دیگری است و زمانه بازی دیگری کرده است. باید با آن بسازم.
Mar 05, 2024 02:40AM
سوگ مادر


Comments Showing 1-1 of 1 (1 new)

dateUp arrow    newest »

Mohammad Hanifeh ادامه:
به گمان من این نظام در طبیعت بود، اما نفس طبیعت نبود. بلکه طبیعت نیز اسیر آن بود. در نتیجه، هم‌دردی خاموش و عمیقی با همۀ طبیعت، با خاک و آب و گل و گیاه احساس می‌کردم. گویی با آن‌ها یکی هستم، همه با هم غصه می‌خوریم و در اندوه رشد می‌کنیم تا پژمرده شویم.


back to top