Hadis’s Reviews > غروب بت‌ها > Status Update

می‌باید دیدن آموخت، می‌باید اندیشیدن آموخت، می‌باید سخن گفتن و نوشتن آموخت. دیدن آموختن یعنی آموخته کردنِ چشم به آرامش، به شکیبایی، به راه دادن چیزها به درونِ خود. داوری را واپس افکندن، دورِ هرچیزی گشتن* و از هر سویی بدان نگریستن. این است نخستین درس خردورزی. بی‌درنگ تن در ندادن به یک کشش، بل غریزه‌های بازدارنده و جدایی افکن را به کار انداختن.
اندیشیدن آموختن یعنی آن چیزی که مدرسه های ما دیگر هیچ گمانی از آن ندارند.

تمامی دستگاه‌ِ آموزش عالی آلمان* اساسی‌ترین چیز ممکن را از دست داده است، یعنی هدف و وسایل رسیدن به هدف را. فراموش کرده‌اند که هدف همانا آموزش و پرورش است و فرهیختن، نه رایش - که برای رسیدن به این هدف به فرهیختار (Educator/ Erzieher) نیاز است. نه دبیر دبیرستان و دانشور دانشگاه.. نیاز به فرهیختارانی که خود فرهیخته باشند، به جان‌هایی سرآمد و والا که با هر لب گشودن و فروبستن‌شان مزه‌ی شیرین فرهنگی پخته را بچشانند.

دست یافتن به قدرت بهایی گران دارد: قدرت احمق می‌کند.

دست یافتن به قدرت بهایی گران دارد: قدرت 'احمق' می‌کند.

دست یافتن به قدرت بهایی گران دارد: قدرت 'احمق' می‌کند.

این کتاب واقعا مثل اسمش بُت شکنه. وقتی میخونیش دائم یه علامت تعجب بالای سرته چون میاد و هرآنچه به عنوان اصل بنیادی پذیرفتی، آدمهایی که قبولشون کردی و هر خط یکراستی که باهاش جلو اومدی رو با تبر خورد میکنه. تزلزل درونت ایجاد میکنه و ازت یه بازنگری جدید میخواد. با اینکه با بعضی قسمتاش موافق و با بعضی جاهاش مخالفم و هنوز تمومش نکردم اما این تزلزل رو دوست دارم.

الان مسئله سقراط رو تموم کردم و نمیدونم باید چی بگم. نیچه با چندتا صفحه از روی سقراط رد شد :)) به علت دانش کم یا اطلاعات محدودم در این سن و سال این بی پردگی رو تاحالا ندیده بودم. الان برام کلی سوال در مورد سقراط ایجاد شد که باید برم دنبالشون. متشکرم!