از شرم برادرم Quotes
از شرم برادرم
by
میلاد عرفانپور37 ratings, 3.16 average rating, 10 reviews
از شرم برادرم Quotes
Showing 1-6 of 6
“فنجان را برداشت و فرمان را داد
بر لب آورد...ریخت آتش در باد
هر جرعه که در گور گلویش می ریخت
بر خاک حلبچه کودکی می افتاد”
― از شرم برادرم
بر لب آورد...ریخت آتش در باد
هر جرعه که در گور گلویش می ریخت
بر خاک حلبچه کودکی می افتاد”
― از شرم برادرم
“من قطعه ولی سپید بر می گردم
در یک غزل جدید بر می گردم
با حس چهارپاره...در طرح جنون
یک موثنوی شهید برمی گردم”
― از شرم برادرم
در یک غزل جدید بر می گردم
با حس چهارپاره...در طرح جنون
یک موثنوی شهید برمی گردم”
― از شرم برادرم
“تا اول و آخر سفر باختن است
در بازی عشق برد در باختن است
از پیکر بی سرم تعجب نکنید
سرباز شدن برای سر باختن است”
― از شرم برادرم
در بازی عشق برد در باختن است
از پیکر بی سرم تعجب نکنید
سرباز شدن برای سر باختن است”
― از شرم برادرم
“پاهایت کو؟ به پای کی جنگیدی؟
کو دستانت؟ به جای کی جنگیدی؟
این ها که تو را نمی شناسند هنوز
بابای گلم! برای کی جنگیدی؟”
― از شرم برادرم
کو دستانت؟ به جای کی جنگیدی؟
این ها که تو را نمی شناسند هنوز
بابای گلم! برای کی جنگیدی؟”
― از شرم برادرم
“با ما کمی از بهار خون حرف بزن
از غیرت شهر واژگون حرف بزن
وقتی پدرم شهید شد مجنون بود
آقای معلم! از جنون حرف بزن”
― از شرم برادرم
از غیرت شهر واژگون حرف بزن
وقتی پدرم شهید شد مجنون بود
آقای معلم! از جنون حرف بزن”
― از شرم برادرم
“آن روز در آن معرکه مجنون رقصید
بیخود شد و در کنار کارون رقصید
خورشید فرورفت در اعماق زمین
از شرم برادرم که در خون رقصید”
― از شرم برادرم
بیخود شد و در کنار کارون رقصید
خورشید فرورفت در اعماق زمین
از شرم برادرم که در خون رقصید”
― از شرم برادرم
