طوفان واژه‌ها Quotes

Rate this book
Clear rating
طوفان واژه‌ها طوفان واژه‌ها by سید حمیدرضا برقعی
186 ratings, 4.19 average rating, 26 reviews
طوفان واژه‌ها Quotes Showing 1-7 of 7
“خون جای واژه بر لبش آورد و بعد از آن...
پیشانی اش پر از عرق سرد و بعد ازآن...
خود را میان معرکه حس کرد و بعد از آن...
شاعر برید و تاب نیاورد و بعد از آن...

در خلسه ای عمیق خودش بود و هیچ کس
شاعر کنار دفترش افتاد از نفس...”
سید حمیدرضا برقعی, طوفان واژه‌ها
“می‌خواستم وقف تو باشم تمام عمر
دنیا خلاف آنچه که می‌خواستم، گذشت”
سید حمیدرضا برقعی, طوفان واژه‌ها
tags: ص21
“اصلاً خیال روی شما سال‌های سال
دیوان شاعران جهان را قطور کرد”
سید حمیدرضا برقعی, طوفان واژه‌ها
tags: ص20
“در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت
وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت
وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت
مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت

"باز این چه شورش است که در جان واژه هاست
شاعر شکست خورده ی طوفان واژه هاست”
سید حمیدرضا برقعی, طوفان واژه‌ها
“غرور کاذب مهتاب ناگزیر شکست
همان شبی که برایش تو را مثال زدم”
سید حمیدرضا برقعی, طوفان واژه‌ها
tags: ص24
“بی تو چندی‌ست که در کار زمین حیرانم
مانده‌ام بی تو چرا باغچه‌ام گُل دارد

شاید این باغچه ده قرن به استقبالت
فرش گسترده و در دست گلایل دارد

یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد”
سید حمیدرضا برقعی, طوفان واژه‌ها
“سؤال می‌کند از خود هنوز آهویی
که بین دام و نگاهت کدام صیاد است؟”
سید حمیدرضا برقعی, طوفان واژه‌ها
tags: ص45