داستان سیستان Quotes

Rate this book
Clear rating
داستان سیستان: ۱۰ روز با ره‌بر داستان سیستان: ۱۰ روز با ره‌بر by Reza Amirkhani
926 ratings, 3.68 average rating, 100 reviews
داستان سیستان Quotes Showing 1-3 of 3
“ره بر همان قدر که ره بر تیم حفاظت است، ره بر مردم نیز هست، ره بر نیروی انتظامی، ره بر چتربازان مرز نشین، ره بر جوانان برومند،ره بر پیرمردان بی دندان، ره بر فرزندان بی کس شهدا، ره بر راننده های فرمان داری، ره بر پسران نماز جمعه، ره بر دختران خیابان، ره بر هپی برادرز، ره بر خواهران زینب، ره بر چپ، ره بر راست، ره بر استان دار، رهبر فرمان دار، ره بر بلوچ، ره بر زابل، ره بر سیستان، ره بر شیعه، ره بر سنی، ره برکرد و ترک و ترکمن، ره بر یاروها، ره بر بچه های نشر آثار،ره بر بچه های مخالف نظام...”
رضا امیرخانی, داستان سیستان: ۱۰ روز با ره‌بر
“این عکس قصه قشنگی دارد. رفتیم خدمت آقا و همین جور که مشغول کار بودند، قرار شد که عکس بگیریم. داشتند چیزی می خواندند. چند تا عکس گرفتم، اما راضی نشدم. عاقبت دل به دریا زدم و گفتم، آقا! این عکس هایی که ما از شما گرفتیم، همش اشداء علی الکفار می شود، برای مصرف داخلی اجازه بدهید یک عکس رحماء بینهم هم بیاندازیم! آقا سر بلند کردند و خندیدند و ما هم این عکس را انداختیم!”
رضا امیرخانی, داستان سیستان: ۱۰ روز با ره‌بر
“اتومبیل های هم راهمان که زیاد هم هستند، به ترتیب راه می افتند. سر تیم کنار در خروجی مصلا ایستاده است و یکایک اتومبیل ها را نگاه می کند. ما داریم "و جعلنا" می خوانیم که یک هو نرسیده به "سد" هیرمند، وسط "من بین ایدیهم" شان گیر می افتیم.”
رضا امیرخانی, داستان سیستان: ۱۰ روز با ره‌بر