چند شعر از امیر اور به ترجمه ی رُزا جمالی کمانگیر سیمای من از باد رهاتر است تیرهایم از قدم هایم آزاد تر وقتی که پیراهنم را می شکافم، جامه هایم را می دَرَم کلماتم را، سیمای ظاهری ام را از هم می شکافم و پاره می کنم آن جا در آن بالا بازی شکاری در نسیم می جهد آسمان گشاده ترست از من می شکافم و می دَرَم زندگی ام را پش ت س ر این زندگی از مغاک تا کوه چطور به خلاء وَ تهی رسیده ام در بی وزشی باد به این سکوت رسیده ام پرتاب می کنم این کمان را و میان دندان هایم می گیرم
Published on February 03, 2021 05:59