(?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)
محمد مختاری

“همزاد چشمهای توام در بازتاب آشوب
که پس زده است پشت دری های قدیمی را و نگران است.
آرامشی نمانده که بر راه شیری بگشاید.
و روشنای بی تردیدت
از سرنوشتم اندوهگین می گردد.
دنیا اگر به شیوه چشم تو بود
پهلو نمی گرفت بدین اضطراب...
از پرده ها فرود می آید ماه
وز شاخه های بید می آویزد
و لای سنگ و بوته و خاکستر
از باد
آرامش زمین را سراغ می گیرد.
شاید صدای گنجشکی از شاخه سپیده نیاید.
شاید که بامداد خو کرده است با خاموشی.
چشمان بسته ات را اما می شناسم
و زیر پلکهایت
بیداری من است که بی تابم می کند...”

محمد مختاری, سحابی خاکستری
Read more quotes from محمد مختاری


Share this quote:
Share on Twitter

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!


This Quote Is From

سحابی خاکستری سحابی خاکستری by محمد مختاری
21 ratings, average rating, 3 reviews

Browse By Tag