Samaneh > Samaneh's Quotes

“rule number one :
be the best and the most of yourself”
― samaneh

“راست است که صاحبان دل های حساس نمی میرند...بی هنگام ناپدید میشوند”
― احمد شاملو / Ahmad Shamloo

“The future was uncertain, absolutely, and there were many hurdles, twists, and turns to come, but as long as I kept moving forward, one foot in front of the other, the voices of fear and shame, the messages from those who wanted me to believe that I wasn't good enough, would be stilled.”
― Chris Gardner, The Pursuit of Happyness

“دموکراسی می گوید:«رفیق، حرفت را خودت بزن، نانت را من می خورم!» مارکسیسم می گوید:«رفیق، نانت را خودت بخور، حرفت را من می زنم!» فاشیسم می گوید: :«رفیق، نانت را من می خورم، حرفت را هم من می زنم و تو فقط برای من کف بزن!» اسلام حقیقی می گوید: : « نانت را خودت بخور، حرفت را هم خودت بزن و من فقط برای اینم که تو به این حق برسی. » اسلام دروغین می گوید:« تو نانت را بیاور به ما بده و ما قسمتی از آن را جلوی تو می اندازیم، و حرف بزن، امّا آن حرفی را که ما می گوییم.» ”
― علی شریعتی

“ای خدای بزرگ به من کمک کن تا وقتی می خواهم درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم، کمی با کفش های او راه بروم.”
― دکتر علی شریعتی

“گر بگویم که مرا با تو سروکاری نیست / در و دیوار گواهی بدهد کاری هست”
― Saadi

“I get a warm feeling among my books.”
― Anthony Powell

“منظره‌ی ویرانی آدم‌ها غم‌انگیزترین منظره‌ی دنیاست .”
― رضا قاسمی / Reza Ghasemi

“مگذار که عشق ، به عادتِ دوست داشتن تبدیل شود ! مگذار که حتی آب دادنِ گلهای باغچه ، به عادتِ آب دادنِ گلهای باغچه بدل شود ! عشق ، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتنِ دیگری نیست ، پیوسته نو کردنِ خواستنی ست که خود پیوسته ، خواهانِ نو شدن است و دیگرگون شدن. تازگی ، ذاتِ عشق است و طراوت ، بافتِ عشق . چگونه می شود تازگی و طراوت را از عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند ؟ عشق، تن به فراموشی نمی سپارد ، مگر یک بار برای همیشه . جامِ بلور ، تنها یک بار می شکند . میتوان شکسته اش را ، تکه هایش را ، نگه داشت . اما شکسته های جام ،آن تکه های تیزِ برَنده ، دیگر جام نیست . احتیاط باید کرد . همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز . بهانه ها جای حسِ عاشقانه را خوب می گیرند…”
― نادر ابراهیمی-یک عاشقانه ی آرام

“پرسید مگر تو کی هستی؟
-برای جهان هیچم اما برای خود همه چیز”
― میگل د اونا مونو

“Apologizing does not always mean you're wrong and the other person is right. It just means you value your relationship more than your ego.”
― Mark Matthews

“دلی سر بلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم”
― قیصر امین‌پور, آینه‌های ناگهان

“فکر بهبود خود ای دل ز دری دیگر کن
درد عاشق نشود به٫ به مداوای حکیم”
― حافظ

“گر بگویم که مرا
حال پریشانی نیست
رنگ رخسار
خبر می دهد
از سر ضمیر”
― Saadi

“فصل عوض می‌شود
جای آلو را
خرمالو می‌گیرد
جای دلتنگی را
دلتنگی”
― علیرضا روشن

“خلالِ آخرِ کبریت را
باد
بگذار سیگارم را روشن کند
من آرزو به دلم
تو دیگر آزارم نده....”
― علیرضا روشن, کتابِ نیست

“قورت دادن بعضي از مسائل مثل ماه ها تو را نديد ن عادت من است”
― عباس معروفی

“تو میدانی از مرگ نمی ترسم،
فقط، حيف است،
هزار سال بخوابم و خواب تو را نبينم .”
― عباس معروفی

“تو جفای خود بکردی و نه من نمیتوانم
که جفا کنم ولیکن نه تو لایق جفایی

چه کنند اگر تحمل نکنند زیردستان
تو هر آن ستم که خواهی بکنی که پادشاهی”
― Saadi

“به‌راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
که گر مراد نیابم به‌قدر وُسع بکوشم”
― سعدی شیرازی

“Only those who dare to fail greatly can ever achieve greatly.”
― Robert F. Kennedy

“In three words I can sum up everything I've learned about life: it goes on.”
― Robert Frost

“Peace begins with a smile..”
― Mother Teresa

“من از دوست داشتن تنها یک لیوان آب خنک در گرمای تابستان میخواستم”
― نادر ابراهیمی, بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم

“آنكه مست آمد و دستي به دل ما زد و رفت/ در اين خانه ندانم به چه سودا زد و رفت/ خواست تنهايي ما را به رخ ما بكشد/ تعنه‌اي بر در اين خانه تنها زد و رفت”
― هوشنگ ابتهاج / Hooshang Ebtahaj

“صبوری هنر پنهان کردن بی صبری است”
― نیچه

“دو سال است که می دانم
بی قراری چیست
درد چیست
مهربانی چیست
دو سال است که می دانم
آواز چیست
راز چیست
چشم های تو شناسنامه مرا عوض کردند
امروز من دو ساله می شوم”
― گروس عبدالملکیان

“زیر این آسمان ابری

به معنای نامش فکر می کند

گل آفتابگردان!”
― گروس عبدالملكيان

“دختران شهر
به روستا فکر می کنند
دختران روستا
در آرزوی شهر می میرند
مردان کوچک
به آسایش مردان بزرگ فکر می کنند
مردان بزرگ
در آرزوی آرامش مردان کوچک
می میرند
کدام پل
در کجای جهان
شکسته است
که هیچکس به خانه اش نمی رسد”
― گروس عبدالملکیان

“گفتی دوستت دارم
و من به خیابان رفتم !
فضای اتاق برای پرواز کافی نبود”
― گروس عبدالملکیان