214 books
—
289 voters
Zeinab
https://www.goodreads.com/zeinabrpp
“به این نتیجه رسیده ام که هیچ اندیشه ای در این دنیا آنقدر خوب و خیر نیست که بتواند تلاشی تعصب آمیز برای به کرسی نشاندنِ آن اندیشه را توجیه کند. تنها امید نجات در جهانِ این دوران، تساهل و تسامح است ... این واقعیت جای بحث و فحص ندارد که هیتلر و همپالکی هایش درست مثل لنین و دار و دسته ی انقلابی اش، هیچ این نیات ویرانگرشان را پنهان نمی داشتند که می خواهند گروه های بزرگی از مردم را محدود کنند، و هیچ پنهان نمی داشتند که برای رسیدن به اهدافشان عزم جزم تعصب آلودی دارند و هیچ در قید هزینه ی آن هم نیستند. اگر بی اعتنایی، بی عملی و ضعف توجیه ناشدنیِ طرف های مقابلِ آنها نبود، حتماً می شد آنها را مهار کرد. تساهل و تسامح هرگز نباید به معنای تساهل و تسامح در برابر عدم تساهل و تسامح باشد. تحمل کردنِ آنهایی که آماده شده اند آزادی را محدود کنند یا حق زندگیِ کسان دیگر را بگیرند، حتی اگر توجیهش شریف ترین اهداف باشد، روا و جایز نیست”
―
―
“هلیای من!
به شکوه آنچه بازیچه نیست بیندیش.
من خوب آگاهم که زندگی، یکسر، صحنه بازی ست؛
من خوب می دانم.
اما بدان که همه کس برای بازی های حقیر آفریده نشده است.
مرا به بازی کوچک شکست خوردگی مکشان.
به همه سوی خود بنگر و بازمی گویم که مگذار زمان پشیمانی بیافریند.
به زندگی بیندیش که می خواهد باز بازیگرانش را با دست خویش انتخاب کند.
به روزهای اندوهباری بیندیش که تسلیم شدگی را نفرین خواهی کرد
و به روزهایی که هزار نفرین، حتی لحظه ای را برنمی گرداند.
تو امروز بر فرازی ایستاده یی که هزار راه را می توانی دید.. و دیدگان تو به تو امان می دهند که راه ها را تا اعماق شان بپایی..
در آن لحظه ای که تو یک «آری» را با تمام زندگی عوض می کنی،
در آن لحظه های خطیر که سپر می افکنی و می گذاری دیگران به جای تو بیندیشند،
در آن لحظه هایی که تو ناتوانی خویش را در برابر فریادهای دیگران احساس می کنی،
در آن لحظه یی که تو از فراز، پا در راهی می گذاری که آن سوی آن اختتام تمام اندیشه ها و رویاهاست،
در تمام لحظه هایی که تو می دانی، می شناسی و خواهی شناخت، به یاد داشته باش
که روزها و لحظه ها هیچ گاه بازنمی گردند..”
― بار دیگر شهری که دوست میداشتم
به شکوه آنچه بازیچه نیست بیندیش.
من خوب آگاهم که زندگی، یکسر، صحنه بازی ست؛
من خوب می دانم.
اما بدان که همه کس برای بازی های حقیر آفریده نشده است.
مرا به بازی کوچک شکست خوردگی مکشان.
به همه سوی خود بنگر و بازمی گویم که مگذار زمان پشیمانی بیافریند.
به زندگی بیندیش که می خواهد باز بازیگرانش را با دست خویش انتخاب کند.
به روزهای اندوهباری بیندیش که تسلیم شدگی را نفرین خواهی کرد
و به روزهایی که هزار نفرین، حتی لحظه ای را برنمی گرداند.
تو امروز بر فرازی ایستاده یی که هزار راه را می توانی دید.. و دیدگان تو به تو امان می دهند که راه ها را تا اعماق شان بپایی..
در آن لحظه ای که تو یک «آری» را با تمام زندگی عوض می کنی،
در آن لحظه های خطیر که سپر می افکنی و می گذاری دیگران به جای تو بیندیشند،
در آن لحظه هایی که تو ناتوانی خویش را در برابر فریادهای دیگران احساس می کنی،
در آن لحظه یی که تو از فراز، پا در راهی می گذاری که آن سوی آن اختتام تمام اندیشه ها و رویاهاست،
در تمام لحظه هایی که تو می دانی، می شناسی و خواهی شناخت، به یاد داشته باش
که روزها و لحظه ها هیچ گاه بازنمی گردند..”
― بار دیگر شهری که دوست میداشتم
بهترین کتابی که خواندم
— 4749 members
— last activity Aug 21, 2025 02:59AM
این گروه برای معرفی بهترین کتاب های خوانده شده توسط دوستان عزیزه تا به این ترتیب در لذتی که از مطالعه این کتابها بردیم با هم شریک بشیم
Zeinab’s 2024 Year in Books
Take a look at Zeinab’s Year in Books, including some fun facts about their reading.
More friends…
Polls voted on by Zeinab
Lists liked by Zeinab










































