Status Updates From پسر زرّین: جلد دوم

چقدر این چپترهای اخر زیبان=)


"نمیشه کاری رو که به خاطر عزیزانت انجام میدی، قضاوت کرد"

"- این رو نمیدونستم.
+ تاریخ رو فاتحان مینویسن"

"کاری که حکومت میکنه اینه... گناه رو بین همه طوری پخش میکنه که هیچ مجرمی وجوود نداره. این طوری حتی تلاش برای پیدا کردن مجرم، برای دستیابی به عدالت هم بیهوده میشه"

انقدر تند تند پیش میره جا میمونم از اتفاقا
طنز سورو واقعا ۱۰/۱۰

عجب چیزی نوشتی برادر

خوب شد کاور و عوض کردن داروی بیچاره این چه کاوری بود نننینینین

فکر کنم اسپویل شدممم :((((((
رفتم یه صفحه خوندم که نباید میخوندم...

لیتو مرد. خونریزی بدجوری شد.
به قول هارمونی مردای خوب میمیرن.
حالا هم که دارو به فرمانروا نزدیک شده.

از جلد قبل خیلی توی این فکر بودم. چرا اون شب ای‌یو نذاشت دارو وارد اتاق بشه؟ هدیه‌ی دوم چی بود؟ ای‌یو موقع اعدان به دیو چی گفت که از دارو پنهان کردن؟
و حالا فهمیدم. امیدوارم دارو بتونه خودشو کنترل کنه.

این جلد قوی شروع شده
همون بلایی که می‌ترسیدم سر دارو اومده
کین‌خواهی بلوناها