"آرام در عسلی چشمانش ..."
غرقه، در اقیانوسیِ پیراهنش ...
محبوس، در سیاهی گره مویش ...
مبهوت، در ارغوانی لبخندش ...
زندانی، در خاکستری میلههای ابرویش ...
مسحور، در جادوییِ صدایش ...
رها، در کبودیِ ابروهایش ...
شُک زده، در آسمانیِ برقِ نگاهش ...
شناور، در رنگینکمانیِ زیباییهایش ...
خسته، در بیرنگیِ چرخیدن "دوستت دارم" در دلم و تلاش برای نگه داشتنش ...
(اولی از کتاب، بقیه ش از خودم 😜)
— Oct 24, 2019 12:05PM
Add a comment