مسعود > Recent Status Updates

یه جایی‌اش که هم خیلی حال کردم هم توی ذوقم زد اونجا بود که جان دارنیل عمیقاً مذهبی بودنش رو به آزی فرافکنی می‌کرد

اگر حالشو داشتم دکامرون رو هم می‌خونم بزودی که ببینم یه شگرد روایی توی دو برههٔ تاریخی چه شکلی از آب درمیاد

شبیه کسی می‌نویسه که عاجزانه در تلاشه موبه‌موی خواب دیشب‌شو تعریف کنه و از دست دادن حتی یک فریم هم براش در حکم یه فاجعهٔ جبران‌ناپذیره. از بخت بدش عموم اون خوابها هم کابوسناک‌ان

زبالد هم می‌تونه بانمک باشه

for love, she declared, is a passion that pays its debts in a coin of its own minting, and thus a purely notional transaction which one no more needs for one's fulfilment than one needs the instrument for trimming goose-quills that he, Beyle, had bought in Modena. Or do you imagine (thus, according to Beyle, she continued) that Petrarch was unhappy merely because he never knew the taste of coffee?

بالاخره نفرت‌پراکنی به اتریش و اتریشی رو شروع کرد. انتظار داشتم زودتر شروع کنه