باورم نمیشه که هر چی جلوتر میرم کتاب پوچتر و بی محتوا تر میشه .تا الان یک جمله ی ارزشمند نداشته ، فقط تعریف روزمرگیهای بی ارزش یک خانواده بوده ، صبح پاشدم پرده رو کنار زدم چای خوردم از پله ها پایین رفتم به پدر سلام کردم رفتیم سر کار یه روزنامه خوندم بارون اومد زیر بارون خیس شدم رفتم خونه خاله جمیله یه چای خوردیم و قص علی هذا ..... اگه رمان نوشتن و نوبل گرفتن اینجوریه که من تا حالا چندتا نوبل رو از دست دادم ...
— Sep 09, 2025 05:49AM
Add a comment