صان > Recent Status Updates

چه نثر گیرا و زنده‌ای داره. صدایی که توی تخته‌نرد می‌پیچه.

چه کتاب شیرینیه

یک بار به هر ضرب و زور و خون‌ریزی و مشقت و تکاپو و لگدپرانی اسب‌های ارابه ذهن سعی کردم بخونم و بیخیال شدم. دوباره شروعش کردم. یا شدیدا جنون‌آمیز نوشته شده یا شدیدا ترجمه شده. سواد ترجمه ندارم، اما باقی ترجمه‌های قدمی‌ اینطوری نبود.

وای چقدر دیوونه شدم از این آرتورو باندینی و کاری که با دختره کرد :)) ناجور حرصم گرفت. حالا بوی معذرت‌خواهی داره میاد. امیدوارم آدم شه :))

عجب حالی داره میده

چقدر خوبه. چقدر در این دوره که معنی زندگی شدیدا داره ازم فرار میکنه برام خوندنیه.

چه درخشان و پرتلالو و آفتاب‌خیز و جوانه‌وار بود فصل اولش. عشق کردم.

مترجمش‌ مقدمه‌ای نوشته بود که باعث شد از طرف خوشم نیاد.

داستان‌های خوبی داره. بیشترش تا اینجا مربوط به جنگ ویتنام بوده. من ترجمه‌ی نشر چشمه رو دارم می‌خونم و چند داستان رو از مجموعه حذف کرده فکر کردم.

چقدر داستان «پیک» جذابه. چه ریتم بی‌نظیری داره.

خیلی از زاویه دید دان تیلمن خوشم میاد.