Erf > Recent Status Updates

"نوتو که هیچوقت در واقع نگذاشته بود برود ، هنوز می‌خواست دنیا را بفهمد، اوضاع را دگرگون کند، فصل ها را از هم بپاشد. یا شاید هم نه. هنوز به ماه اعتقاد داشت. اما من که به ماه اعتقادی نداشتم می‌دانستم که همه چیز نظام یافته‌ست؛ فقط فصل‌ها مهم‌اند؛ و فصل‌ها همانی‌اند که، به هنگام کودکی تغذیه کرده‌ای، رگ و ریشه‌ات را بافته. کانللی تمامی دنیاست- کانللی و آبدره‌ی بِلبو - و بر تپه‌ها زمان نمی‌گذرد."

احساس میکنم از داستایفسکی بهتر وجود نداره. چقدر دیر آشنا شدم باهاش. مایلم همه کتاب هاشو بخونم الان!

One day, you will find yourself outside this world which is like a mother's womb. You will leave this earth to enter, while you are yet in the body, a vast expanse, and know that the words, “God’s earth is vast, ” name this region from which the saints have come.
Jalal-ud-Din Rumi

سوالی که هست اینه که فارسی این پاراگراف از مولانا چیه؟ اگر شعره کدوم شعره و اگر نثره دقیقش چیه؟

کتاب اطلاعات خیلی خوبی داره و از چند جهت فضا و شخصیت و اتفاقات رو توضیح میده و علاوه بر اطلاعات تاریخیش اون حسی که باید از روسیه و گرجستان و انقلابیون متفاوت مارکسیستی و استالین اوایل قرن بیستم بگیری رو دستت میده. خیلی روان و مثل یک رمان نوشته شده. با یه روند خطی و ترجمه عالی.

درد(pain) اجتناب ناپذیره؛ درد فقدان، ناخوشی، مرگ. رنج(suffering) اما اینطور نیست. رنج از اجتناب از مواجه شدن با واقعیت زندگی- که همین درد هم جز آن است- پدید می آید.
مشکل اصلی باور های غلطه. واقعیت ما را نمی شکنه بلکه باور های غلطمون رو می سوزونه. کتاب ساده و روونه و مفاهیم پیچیده‌ای نداره. این که حقیقت رو بپذیری گفتنش آسونه ولی عمل کردنش چون درد آوره سخته.