عشق او باز اندر آوردم به بند/کوششِ بسیار نامد سودمند
عشق دریایی کرانه ناپدید/کی توان کردن شنا ای هوشمند؟
عشق را خواهی که تا پایان بری/بس که بپسندید باید ناپسند
زشت باید دید و انگارید خوب/زهر باید خورد و انگارید قند
توسَنی کردم ندانستم همی/کز کشیدن تنگتر گردد کمند
***
دعوت من، بر تو آن شد کایزدت عاشق کناد/بر یکی سنگیندلِ نامهربان چون خویشتن
تا بدانی درد عشق و داغ مهر و غم خوری/تا به هجر اندر بپیچی و بدانی قدر من
— Oct 31, 2025 07:51PM
1 comment